🌐 جلسه ۲۰ : 🔻 بهترین شناخت «ذاتِ انسان» و سریعترین تغییر ملکاتِ وجودی انسان بسوی ذاتِ حقیقیش در جریان اربعین و عاشوراست. 🔻جریانِ اربعین امتداد عاشورا و اجابت «هل مِن ناصرٍ ینصرنی» امام حسین (علیه السلام) است، که دارد تمدنی‌ترین زیرساخت‌های تمدن اسلامی برای ظهور امام عصر (ارواحنا فداه) را ایجاد میکند، و تمامِ اعتبارات و عادات باطل تمدن‌های وهمی بشری را بی‌رنگ می‌نماید. 🔻 همه ارزش‌های اعتباری، از پول و مقام و شهرت و قدرت و نژاد و مرزهای اعتباری همه در فرهنگِ زنده و مهاجمِ اربعین رنگ می‌بازند و همه خرجِ محبتِ ولاییِ اهلِ ایمان باهم در مدار محبت امام (علیه السلام) می‌شوند. 🔻 جریان کربلا و عاشورا به عنوان مظهر «توسعه من» بسوی «مَنِ الهی» است. در نتیجه دفاع از دین به منزله دفاع فطری از «مَنِ حقیقی» معرفی میشود. تمام محبت ها و بغض ها در نهضت امام حسین (علیه السلام) بر اساس نظام دین است. نظام دین هم یعنی نظام ربط به خدا. نظام امر و نهی الهی. لذا بیان حضرت این است که احیاء دین الهی را مقصد اصلی خود معرفی میکند. 🔻 جریان عاشورا صدای بلند برای بیداری و شناخت حقیقت انسان و حب ذات است. تا نشان بدهد ذات انسان چیست که آن ذات همان عین تعلق به خدا و عین ربط به خداست. در عاشورا این کاملا خودش را آشکار میکند. لذا ببینید سراسر عاشورا در عین اینکه حماسه است، سرشار از دعاست. 🔻 عاشورا سرارش از ابتدا تا انتها راز و نیاز و دعا و مناجاتِ با خداست، در یک حرکتِ کاروانی و جمعی، و دشمن نیز شروع انحرافش در ضایع کردنِ ارتباط با خداست. جریان حق کاروان کربلا در عاشورا نهضت تبعیت از حق و یک بیداریِ جمعی برای رابطه با خدا و اقامه‌ی صلاة است، آنطور که قرآن میفرماید: «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (حج، ۴۱) » و جریان باطل تبعیت از شهوات و ضایع کردن رابطه با خدا را دارند. أضاعوا الصلاة دارند، نه أقاموا الصلاة. آنطور که قرآن میفرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا (مریم، ۵۹)». 🔻 عاشورا جریانی است که محض حق در مقابل محض باطل آشکار شد. لذا از آنجا به بعد جریان حق پرچم و تابلو دارد، یعنی جریان عاشورا بنایی را آغاز کرد، که تمام بناهای حق از این به بعد روی این بنا ساخته شده است. تمام کمالات بعدی روی این بنا ایجاد میشود. لذا مهم ترین بنایی که بعد از این اقامه خواهد شد بنای ظهور است که روی این پایه ساخته خواهد شد. 🔻 دشمن میخواست امام حسین (علیه السلام) را از بین ببرد تا فکرش از بین برود. ولی جریان اربعین فکر امام حسین (علیه اسلام) را احیاء کرد. به فرمایش مقام معظم رهبری، در فکر و فرهنگ عاشورا سه کار شد (که عین این سه کار در جریانِ اربعین میخواهد امتداد بیابد) : ۱. رابطه مؤمنین با همدیگر مستحکم تر می‌شود. ۲. مرزبندیِ مؤمنین با دشمنان مشخص‌تر می‌شود. ۳. اوجِ تبعیت از امام (علیه السلام) محقق می‌شود. 🔻 جاذبه‌ی جریان امامت در اربعین خود را نشان داده است که شعار «حبّ الحسین یجمعنا» آن را ظاهر نموده است. در نظامِ امام محورِ اربعین، مرزبندی های اعتباری محو گشته، و مرزهای حقیقیِ ظهور می‌یابند. 🔻 ظرفیت کنگره‌ی عظیمِ اربعین مثل خود جریان عاشورا هنوز خوب شناخته نشده است. آنچه اربعین را جدی احیا کرد، انقلاب اسلامی بود. انقلاب اسلامی ظرفیت عظیمی است که نقطه عطفی در رابطه بین عاشورا و ظهور هست. انقلاب اسلامی بر اساس عاشورا و بستر سازی برای ظهور شکل گرفته است. هرچقدر فشار بیشتر میشود، نیروهای جبهه مقاومت متحدتر میشوند. هر چیزی که با عاشورا نسبت پیدا کرد ، پیروزی و بقا پیدا کرد. انقلاب اسلامی با عاشورا نسبت پیدا کرد (در ۱۵ خرداد ۴۲)، لذا پیروزی و بقا پیدا کرد. تا وقتی این نسبت باقی باشد، بقائش حتمی است. جریان عراق با دفاع از حرم کربلا و حریم اهل البیت (علیهم السلام) نسبت پیدا کرد، پیروزی محقق شد. جریان سوریه با دفاع از حرم زینب کبری (سلام الله علیها) منتسب شد، پیروز شد. جریان فتنه ۸۸ وقتی به عاشورا مرتبط شد (در ۹ دی ۸۸)، حل شد. این جریان یک جریان ساده نیست. هر چیزی که گره بخورد به عاشورا واقعا، پیروزی و بقا پیدا میکند.