🔖
میخواهم در آغوش مادرم بخوابم...
آرامتر جانِ مادر! آرامتر.
ارامتر نجواکن! قدری آرامتر گریه کن!
اگر دنیا این همه ظلم و جنایت و مظلومکشی را طاقت بیاورد، زمین و زمان طاقت نمیآورد!
اگر زمین و زمان طاقت بیاورد، وجدان انسانهای آزاده طاقت نمیآورد که تو را اینچنین بیتاب، مظلوم و غریب ببیند و دم نیاورد...
آخر تا به حال دنیا بعد از کربلا، این حجم از دنائت و پستی و ظلم را به خود ندیده بود! این همه کودک کشی، مظلوم کشی، آن هم از جانب آنها که خود را مدافعان حقوق بشر، زنان و کودکان مینامند؟
من مطمئنم به زودی این غم در چشمانت، این آه در صدایت و این بغض بیانتها در گلویت، که حکایت از زخم عمیق جانت دارد، همانطور که قلب ما را پاره پاره کرده، زمین و زمان را به هم خواهد ریخت و انتقامِ سخت و هولناک از خونآشامان غاصب صهیونیست خواهد گرفت.
بمیرم برایت آرام جان مادر! آرام باش، کمی آرامتر ناله کن که:
«میخواهم در آغوش مادرم، بخوابم»
مطمئن باش مادر شهیدت اگر چه به ظاهر دستانش از دنیا کوتاه است، اما صدای تو را میشنود، اشک چشمانت را پاک میکند و برای آرامشت دعا میکند، به خصوص که اینک تو اگرچه کودکی اما مردی از مردان مقاومت هستی که میگویی من از هیچکس نمیترسم.
آرامتر فرزندم! بمبهای بی رحم صهیونیستها از سگهای ولگرد هم وحشیتر و بیرحمترند، درست مانندِ سربازان بیرحمی که آنها را پرتاب میکنند...
تو هنوز کودکی و نمیدانی! مادرها حتی، وقتی شهید هم شده باشند، باز مادرند و از شنیدن نالهی فرزندشان بیقرار میشود.آرامتر ناله کن، آرامتر جانِ مادر...
🖋آمنه عسکری منفرد
@ghalamnegaremonfared