✫✫✫✫ ✫★ ﷽ ★ ✫ ✫ ✫ ✫✫ ✿بازارچه بهشتی✿ ✍سادات حمیدی برای دیدن بازارچه مقاومت «موکب عزیزم حسین» که در فضای مجازی تبلیغش را دیده بودیم خانوادگی مراجعه کردیم. کسی از بازارچه ای اینگونه در بهشت حرفی نزده بود. اما انگار در بهشت هم بازارچه وجود داشت! این جا همه چیز با بازار دنیا متفاوت است از فروشنده وخریدار و محصولات. اهالی این بازار دل درگرو مقاومت دارند. فروشندگان درآمد خود را و خریداران هزینه پرداخت برای خرید اقلام را به مقاومت هدیه می کنند. تنوع غذاها و خوراکی ها و محصولات زیاد است. آش دوغ، آب نخود، ماکارونی، سوپ، نان محلی، سیب زمینی سرخ کرده، درت مکزیکی، سمبوسه، دم نوش های گیاهی، قهوه، نسکافه، عسل، گیره سر، دسر، کیک و شیرینی، لباس، کفش، اسباب بازی و... یک پیاده روی اربعین کوچک و کمی متفاوت. غذاها با این که ساده هستند از خوشمزگی حرف ندارند. در قرآن خوانده بودم در بهشت برخی خوراکیها شبیه غذاهای دنیاست (۱) اما تا حالا اینگونه امتحان نکرده بودم. از همه چیز مهم تر در اینجا حوریه و غلمان هم زیاد است. حوریه ها به همراه همسران یا پدر و مادر و برادران شان آمده اند غذا، خوراکی ها و محصولاتی که خودشان تهیه کرده اند را می خرند و می فروشند. دست پختشان یک طرف، متانت و وقارشان طرف دیگر. ستودنی هستند پاک و با تقوا. همه عموما چادر های مشکی پوشیده اند رنگ شفق، یک نظر نمی شود آنها را نگاه کرد. بیخود نیست شیطان گِر بسته به این چادر می داند این چادر سیاه هیمنه این حوریه ها را صد چندان می کند که شیطان صفت ها جرات نکنند یک نگاه چپ بکنند. نه ناخنشان کاشت دارد نه سگ بغلشان است نه آرایش های آن چنانی همه اهل نماز و روزه و عبادت. خلاصه مروارید حیا وقار متانت و پاکیزگی از سر و رویشان می ریزد. به خاطر مقاومت آمده اند تو این حوریه ها را کمتر در خیابان و کوچه و بازار می بینی. آنها همیشه مشغول درس و مشق یا کار و زندگی و انجام وظیفه شان هستند، فقط برای کارهای ضروری بیرون می آیند نه برای پرسه زدن های از روی بیکاری و بی عاری. مسجدی باشد حسینیه ای هیئتی یا مهمانی خانوادگی آنها پایه ثابت هستند انگار سرشان درد می کند برای کار عبادی مذهبی یا سیاسی مذهبی و اطاعت از فرمان ولی، و حالا چه کاری عبادی سیاسی مذهبی تر از کار برای مقاومت و اطاعت امر موکّد آقا امام سید علی؟ اما غلمان ها نوجوانان کم سن و سالی هستند که عموما فرزند یا برادر حوریه ها هستند. مهم ترین کارشان تبلیغات است برای فروش کالاها ی حوری ها یا فروش شربت و دم نوش هایی که خودشان و یا پدرانشان تهیه کرده اند. آنها مودبانه به مردمی که برای خرید آمده اند تعارف می کنند و گاهی تعارفشان از جنس التماس است. انگار با آن جثه کوچک می خواهند با این هزینه های هر چند اندک دنیا را برای مردم مظلوم غزه و لبنان بخرند تا شاید کمی از جنایت دشمنان را جبران کنند. چیزی که هست غلمان ها و حوریه ها ی فروشنده محصولات و مصنوعات عجله دارند. شاید عجله برای ظهور دارند که انقدر شور می زنند تا وسایلشان پر فروش باشد. مثل اینکه آنها فکر می کنند اگر وسایلشان فروش برود در امر ظهور تعجیل می شود. شاید هم این فکرشان بیمورد نیست زیرا کارشان ذکر عملی ا«َللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» است. از شما چه پنهان دو تا اسباب بازی تبرکی برای نوه هایم خریدم نوه هایی که در آینده ان شا الله خواهند آمد به این امید که باشم ببینمشان، اما کسی از آینده اش خبر ندارد اگر نبودم شما بهشان بگویید اسباب بازی ها بهشتی است، متبرک است با نام مقدس مقاومت. مادر بزرگتان برایتان خریده از بس که دوستتان داشت. در قنوت نماز ها همیشه یادتان می کرد و برای آمدنتان دعا می کرد: رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ.(۲) حالا دیگر به انتهای بازار رسیده ایم وکاملا باورمان شده است بهشت هم بازار دارد یا حداقل بازارچه ای بهشتی نیز وجود داشته باشد. مگر نه این است که ظهور مراتبی از قیامت است (۳) و بهشت هم بخشی از قیامت. لذا اینجا همان بازارچه ای است شبیه بازار بهشت زمان ظهور، بازارچه ای بس دل انگیز که هرچه هست دنیایی نیست. _____________________________________________ ۱- اشاره به قسمتی از آیه 25 سوره مبارکه بقره/ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ«اين همان است كه پيش از اين [نيز ]روزىِ ما بوده.» ۲- ﴿ آل عمران ۳۸﴾ ۳- رج.کنید: علامه طباطبایی،ح. 1382ش @AFKAREHOWZAVI