تکراری است؛ خالی از لطف نه.
مکالمه دو جنین در شکم مادر :
🔸اولی: تو به زندگی بعد از زایمان اعتقاد داری؟
🔹دومی: بله حتما. جایی هست که میتوانیم راه برویم و با دهان چیزهای خوشمزه بخوریم
🔸اولی: امکان ندارد.
ما با جفت تغذیه میشویم و غذایی جز خون وجود ندارد. طناب جفت هم به قدری کوتاه است که به بیرون نمیرسد. اصلا اگر دنیای دیگری هم هست چرا کسی تا حالا از آنجا نیامده و خبری نیاورده؟
🔹دومی: شاید مادرمان را هم ببینیم
🔸اولی: مگر تو به وجود مادر اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمیبینیمش؟
🔹دومی: به نظرم مادر همه جا هست. دور تا دور ما.
🔸اولی: من مادر را نمیبینم پس وجود ندارد.
🔹دومی: اگه ساکت ساکت باشی، صدایش را میشنوی و اگه خوب دقت کنی حضورش را احساس میکنی….
🔺این گفتگو چقدر آشناست!
تاکنون، وجود خدا را این گونه به همين سادگی حس نكرده بودم.