استاندارد دوگانه و مایی که استحاله شده ایم. اتفاقاتی این روزها در حال رخ دادن است که با دیدن و شنیدنش متعجب می‌مانیم، اگر فلان شخص‌ از نامزدی تعریف کند می شود نفوذ و دلیلی بر اینکه آن نامزد برحق نیست و شده سوژه تفرقه اما از طرف دیگر تمام شرکای رسانه ای روحانی که خود اعتراف کرده اند تمام خرابکاری های روحانی را بزک کرده اند میشوند نماد اجماع ساز بودن! رحمانیان خودش اعتراف نکرد مسئولیت داشته خلاف گویی کند و برجام را بزک کرده و آنطور که مطلوب دولت بود نشان دهد؟ احسان مازندرانی سابقه مشخص ندارد و نمی دانیم چه ها کرده و با چه کسانی در ارتباط بوده و نزدیک به چه کسانی است؟ دنیای اقتصاد را نمی دانیم به کجا متصل است و چطور تریبون و ارگان رسانه ای کسانی بوده که‌معیشت مردم را در این سالها گروگان گرفتند؟ اساتید انقلابی را چه شده است که به جای انتقاد به اینکه چرا این افراد معلوم الحال از مقصران و شریکان وضع موجود هستند باید دور شخصی که برای تغییر آمده جمع شوند، پیروزمندانه بر طبل شادانه می کوبند که ما اجماع ساز داریم که همه جناح ها بر روی او توافق دارند! واقعا بانیان وضع موجود برای چه باید به اپوزیسیون وضع موجود اقبال داشته باشند و دور او جمع شوند؟ این باید نقطه انتقاد باشد نه شادی و نشاط! اگر اینها کنار کسانی دیگر ایستاده بودند الان با تحلیل های امنیتی و برچسب ها و تهمت هایمان طرف را از هستی ساقط کرده بودیم. اگر امروز که اینها را میبینیم و نگوییم فردا روز دیگر دیر خواهد بود اگر از سرچشمه اجازه گل آلود شدن را ندهیم دیگر نمی توان مسیر را پاک وپاکیزه کرد. این استانداردهای دوگانه نه تنها باعث اقبال به ما نمی شود بلکه ما را در نگاه دیگران منفعت طلبانی بی انصاف جلوه خواهد داد. این افراد چه تغییری در مواضعی داشته اند که کنار روحانی بودنشان ننگ و کنار ما بودنشان اتفاقی خوش رنگ باشد؟ از مواضع غربگرایانه خود عدول کرده اند؟ از گناه همراهی روحانی و بزک برجام و فریب مردم توبه کرده اند؟ از بی اخلاقی سیاسی توبه کرده اند و فردا روز اگر هم فکر قدرتمند و وزین در انتخابات داشته باشند دیگر دست به اخلاقی سیاسی برای پیروزی او نمیزنند و در جبهه ما باقی می مانند؟ والعاقبة للمتقين علی سلیمانی https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204