پنج تن، هر پنج تن نور خداوند مبین
احمد و زهرا و سبطین و امیرالمؤمنین
در میان خاکیانند و هدایت می کنند
در زمین هستند اما شان شان بالانشین
شأنشان، فوق بشر اما تنزل یافته
صاحب علم لدنی، اولین و آخرین
باعث خلق دو عالم، کاملین عالمند
هر زمانی که کند ایجاب، اعجاز آفرین
پایه های استوار خلقت کون و مکان
در حقیقت بهر ابناء بشر، حصن حصین
صاحب مکتب محمد سرور پیغمبران
با خود آورده علی را، مرشد روح الامین
چون نظر کردند نجران، بر شکوه پنج تن
عاقبت تسلیم ایشان گشته، اما شرمگین
میرود بالا تمام پرده ها، پیش علی
صاحب علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین
روزها مشغول حفر چاه و کشت و زرع بود
در تمام عمر خود او، بهترین کار آفرین
هرشب عمرش تهجد،سوز و اشک و ناله بود
گه شب و گه روز اما با فقیران همنشین
او نشد مانند پیغمبر اگر از سوی حق
لیک شد بر انبیاء، غیر از محمد، برترین
حضرتش داماد پیغمبر، و کفو فاطمه
عاقبت شد داغدار این گل چون یاسمین
در شب معراج پیغمبر به هر جا سیر کرد
دید او را پیشتر، هم در یسار و در یمین
می شوی اهل نجات و رستگاری گر شوی
با ولایت، از ولایت، توشه گیر و خوشه چین
#جعفرکیانی
#جعفر_کیانی
#مباهله