هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15036 ◀️ قسمت چهارم رابطین خوب آمریکا ۱. 🔹در خرداد ۱۳۷۰، کمتر از یک ماه بعد از سخنرانی خاتمی، شهید سیدمرتضی آوینی با انتشار مقاله‌ی «تجدد و تحجر؟» در ماهنامه سوره به نقد آن پرداخت: "این «آزادی» که وزیر محترم ارشاد آن را معنا کرده‌اند، مطلوب انسان‌های بدوی است و بشر امروز «بدویت» را به مثابه متضادی برای مفهوم «تمدن» می‌شناسد و لذا از این سخنان سخت در حیرت فرو خواهد شد… برخلاف آنچه وزیر محترم ارشاد فرموده‌اند، خلاء مبتلابه ما (مسلمانان) در نظم اجتماعی و روابط بین انسان‌ها، «خلاء تئوریک» نیست. اسلام در مقام نظر هیچ نقصی ندارد و نقص -هر چه هست- از آن‌جاست که تمدن امروز، محصول منقطع از «وحی» است… مشکل امروز ما «غرب‌زدگی» نیست، «عوام‌زدگی» است. (۱۷) 🔹اشتراکات فکری سیدمحمدخاتمی و عبدالکریم سروش به تدریج آنان را نزد اپوزیسیون برانداز خارج از کشور در جایگاه «سیاستمداران تجدیدنظر طلب» قرار داد. مرداد ۱۳۷۱، ماهنامه کار (ارگان سازمان فدائیان خلق) با چاپ سرمقاله بهروز خلیق درباره «نیروهای رفرمیست درون حاکمیت اسلامی» نوشت: "حجت‌الاسلام «محمد خاتمی» وزیر سابق ارشاد که از عناصر «روشن‌بین» جناح اسلامی است، نظرات و دیدگاه‌هایی را نیز از چند سال قبل مطرح نموده است. او معتقد است که اسلام قرن‌ها از صحنه زندگی به دور بوده و در آن مواردی که به نظم اجتماعی و روابط بین انسان‌ها برمی‌گردد، «دچار خلاء» است. لذا «فقه» باید «تحول» پیدا کند تا با نیازهای زمان متناسب شود. یکی از شخصیت‌های دیگری که پرچم «رفرم در شریعت اسلامی» را برداشته است، «عبدالکریم سروش» است. سروش در حقیقت به این امر معترف است که مدیریت فقهی ناتوان از اداره جامعه کنونی و پاسخ‌گویی به نیازهای بشر امروز است. در زمینه ولایت مطلقه و آزادی، نظرات سروش مبتنی بر نفی ولایت و قدرت مطلقه است. حجت‌الاسلام «محمدجواد حجتی کرمانی» نیز در سلسله مقالاتش با عنوان نقش زمان در تطور فقه که در «روزنامه اطلاعات» چاپ می‌شود، در صدد امروزی کردن دین است. (۱۸) 🔹تحولات جدید همراه با دورانی گشت که به روایت نویسنده کتاب انقلاب و روشنفکران «غرب در جستجوی واسطه» از داخل ایران بود. (۱۹) هوشنگ امیراحمدی، رئیس شورای ایرانیان-آمریکائیان نیز در ماهنامه ایران فردا (به مدیریت عزت‌الله سحابی، از رهبران نیروهای ملی-مذهبی) ضمن شرح پروژه جامعه مدنی از عبدالکریم سروش به عنوان «سخنگوی اصلی» جریانی نام برد که «به طور منطقی با هرگونه تفسیر مطلق از دین مخالف است.» (۲۰) به نوشته امیراحمدی؛ "سروش در مسند روشنفکری مدرن بر این باور است «خردگرایی باید جلوی ایدئولوژی را بگیرد و حکومت دینی تنها و تنها در جامعه مدنی میسر است." (۲۱) 🔹سال ۱۳۷۳ مجید تهرانیان، از رابطان برجسته‌ی CIA که دهه‌ی ۱۳۵۰ به همراه منوچهر گنجی، سیدحسین نصر، شجاع‌الدین شفا، شائول بخاش، داریوش مهرجویی و… در کمیته ملی ایران (برای گسترش «پیوندهای ایران و آمریکا» به ریاست همسر ریچارد نیکسون) حضور داشت، با تأیید رویکرد امیراحمدی به «نتایج سیاسی پروژه سروش در ایران» پرداخت. تهرانیان صریحاً گفت: "من فکر می‌کنم اگر طرز تفکر سروش گسترش بیابد، رفته‌رفته مسئله ولایت فقیه مورد تجدیدنظرهای جدیدتری قرار خواهد گرفت و نتایج سیاسی مهمی در پی خواهد داشت." (۲۲) 🔹سال ۱۳۷۴ انتشار مقاله «در جستجوی میانجی» در ماهنامه پَر (چاپ آمریکا) به قلم رامین احمدی رازگشایی کلیدی‌ای به شمار می‌رفت. (۲۳) دیگر تردیدی باقی نماند که پروژه روشنفکری دینی صرفاً یک تکاپوی سیاسی است، نه یک کوشش آکادمیک. 🔹احمدی با شرح «نقش کلیدی حلقه‌های میانجی» در میان روشنفکران یهودی و تأثیر آنان بر پروژه‌ی صلح خاورمیانه، به تاثیرگذاری سیاستمداران میانجی برای تغییر ساختارهای کلان در جمهوری اسلامی می‌پردازد: "شاید کسی که در جستجوی «میانجی» به ساختار هیئت حاکمه جمهوری اسلامی ایران و گروه‌بندی‌های سیاسی و اجتماعی آن طیف می‌نگرد، حداقل بر روی ۲ گروه تأمل می‌کند: اول، «نهضت آزادی» و گروه بازرگان؛ دوم، «عبدالکریم سروش» و پیروانش در «مجله کیان»." (۲۴) 🔹چند سال بعد یکی از ستون‌نویسان روزنامه عصر آزادگان، بر تحلیل رامین احمدی صحه گذاشت و سروش و کیان را یک «حلقه‌ی اتصال» دانست. محمد قوچانی در مقاله «۱۰۷ نفر» می‌نویسد: "«کیان»، اما فراتر از یک نشریه‌ی تئوریک (که مانند دستگاه تئوری‌پرداز «روشنفکران دینی» عمل می‌کرد) «حلقه‌ی اتصال» جریان‌های متفاوت نسل جدیدی شد که در حال قوام و شکل‌گیری بود." (۲۵) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15131 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee