🔴رابطه «عقل» و سه‌گانه «زیبایی، عشق و حزن» در اندیشه سهروردی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیخ اشراق رسالة کوتاهی به زبان فارسی درباب عشق دارد که با عناوین «فی حقیقة العشق» و «مونس العشاق» نامگذاری شده است. این رساله با ‌آیه‌ای از قرآن و یک بیت شعر عربی و دو بیت شعر فارسی از سروده‌های خود شیخ اشراق، شروع می‌شود: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ.» و لولا کم ما عرفنا الهوی و لولا الهوی ما عرفناکم گر عشق نبودی و غم عشق نبودی چندین سخن نغز که گفتی؟ که شنودی؟ ور باد نبودی که سر زلف ربودی رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟ در ادامه می‌گوید: «بدان كه اوّل چيزى كه حقّ سبحانه و تعالى بيافريد گوهرى بود تابناك، او را عقل نام كرد كه «اوّل ما خلق اللّه تعالى العقل» و اين گوهر را سه صفت بخشيد: يكى شناخت حقّ و يكى شناخت خود و يكى شناخت آن كه نبود پس ببود. از آن صفت كه به شناخت حقّ تعالى تعلّق داشت «حسن» پديد آمد كه آن را «نيكويى» خوانند، و از آن صفت كه به شناخت خود تعلّق داشت «عشق» پديد آمد كه آن را «مهر» خوانند، و از آن صفت كه نبود پس ببود تعلّق داشت «حزن» پديد آمد كه آن را «اندوه» خوانند. و اين هر سه كه از يك چشم‌سار پديد آمده‌اند و برادران يكديگرند، «حسن» كه برادر مهين است در خود نگريست خود را عظيم خوب ديد، بشاشتى در وى پيدا شد، تبسّمى بكرد، چندين هزار ملك مقرّب از آن تبسّم پديد آمدند. «عشق» كه برادر ميانيست با حسن انسى داشت، نظر ازو بر نمى‌توانست گرفت، ملازم خدمتش مى‌بود، چون تبسّم حسن پديد آمد شورى در وى افتاد، مضطرب شد خواست كه حركتى كند، «حزن» كه برادر كهين است در وى آويخت، ازين آويزش آسمان و زمين پيدا شد.» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹