🟢پاسخ به پرسش‌های مجله حکومت اسلامی درباره خبرگان رهبری 🔹بخش سوم: تبیین شرط اجتهاد برای منتخبان مجلس خبرگان؟ 🖊احمدحسین شریفی 🔶مجله حکومت اسلامى: آیا «اجتهاد»را از شرایط لازم اعضاى مجلس خبرگان مى دانید؟ چرا کارشناسان رشته هاى دیگر نمى توانندعضو این مجلس باشند؟ 🔻پاسخ استاد شریفی: پاسخ خود را با یک مثال بیان مى‌کنم، عاقلانه‌ترین راه براى شناخت خبره‌ترین شیمیدان کشور چیست؟ آیا اگر برویم از کشاورزان و بازاریان و کارگران و سیاست‌مداران و قهرمانان ورزشى و مانند آنان بخواهیم که بهترین شیمیدان کشور را به ما معرفى کنند، کارى عاقلانه کرده‌ایم؟ تردیدى نیست که پاسخ منفى است. این روش نه تنها غیرعاقلانه بوده و لذا نتیجه آن نیز فاقد ارزش و اعتبار علمى است؛ بلکه اساساً اگر مخاطبان ما هوشمند باشند، پاسخ ما را نخواهند داد و ما را حواله می‌دهند به خبرگان و کارشناسان مربوط. به نظر مى‌رسد یکى از عاقلانه‌ترین راه‌ها این است که از شیمیدانان جویا شویم تا برجسته‌ترین استاد شیمى کشور را به ما معرفى کنند. براى این کار چند راه وجود دارد: نخست اینکه از شیمیدانان هر منطقه‌اى بخواهیم که بهترین‌هاى منطقه‌ی خودرا گزینش کنند و سپس گزینش شده‌هاى هر منطقه‌اى گرد هم آمده واز میان خود بهترین‌ها را انتخاب نمایند و باز هم به همین ترتیب تابهترین‌ِ بهترین‌ها انتخاب شود. راه دیگر این است که با توجه به شناخت اجمالى مردمان هر منطقه‌اى از شیمیدانان منطقه خود، شیمیدانان منتخب و مورد اعتماد عموم مردم شناسایى شده و آنها راگرد هم آوریم تا بهترین شیمیدان کشور را انتخاب نمایند. در تعیین و تشخیص رهبر نیز مسأله به همین شکل است. وظیفه‌ی اصلى مجلس خبرگان تشخیص فقیه واجدشرایط و معرفى او به عنوان رهبر جمهورى اسلامى است و به حکم عقل کسانى صلاحیت شرکت و عضویت در مجلس خبرگان رهبرى را دارند که رهبرشناس باشند. و اصولاً زمانى مى‌توان به نتیجه رأى کارشناسى آنان اطمینان یافت که واقعاً کارشناس باشند و یا آنکه مردم آنان را کارشناس مربوط به این حوزه‌ی خاص بدانند. اکنون باید دید که شرایط و ویژگى‌هاى رهبر چیست. بر اساس اصل یکصد و نهم قانون اساسى، شرایط و صفات رهبر عبارت‌اند از: 1. صلاحیت علمى لازم براى افتا در ابواب مختلف فقه؛ 2. عدالت و تقواى لازم براى رهبرى امت اسلام؛ 3. بینش صحیح سیاسى واجتماعى، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافى براى رهبرى . البته در میان این شرایط سه‌گانه، برخى از آنها مانند توانایى فقهى و بینش سیاسى از اهمیت بیشترى برخوردارند. چنانکه در ادامه‌ی اصل مزبور آمده است «در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصى که داراى بینش فقهى و سیاسى قوى‌تر باشد مقدم است.» با توجه به این اصل دانسته مى‌شود که صفات رهبر در اجتهاد خلاصه نمى‌شود؛ بلکه عدالت و تقوا و همچنین بینش سیاسى و اجتماعى و مدیریت و تدبیر و امثال آن نیز از شرایط و صفات لازم براى تصدى مقام رهبرى است. بنابراین، شخصى مى‌تواند واجد شرایط عضویت در مجلسى باشد که کار آن تعیین رهبرى است که دست‌کم خودش حد نصابى از همه صفات و ویژگى‌هاى رهبرى را داشته باشد؛ یعنى افزون بر اجتهاد باید حد نصاب قابل قبولى از سایر صفات رهبرى را نیز داشته باشد. و گرنه اگر کسى فقط واجد قوه‌ی اجتهاد باشد، اما از آگاهى لازم در عرصه‌ی سیاست و مسائل اجتماعى و فرهنگى و مدیریتى بى‌بهره باشد، چنین فردى نیز صلاحیت نامزدى را ندارد و همین طور است اگر کسى واجد آگاهى‌هاى سیاسى یا مدیریتى باشد، اما از اجتهاد لازم در مسائل دینى بى‌بهره باشد، چنین شخصى نیز هرگز نمى‌تواند رهبرشناس و ولى‌شناس مطمئنى باشد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹