💢اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی،
بنیاد وجودشناختی شئون فردی و اجتماعی انسان💢
▪️با تقریر دکتر سیدحمید طالبزاده (5 و پایانی)
🔹نوبت به آن رسیده مشخص شود که دکتر طالب زاده با چه توضیحی مدعی است که اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی میتواند شرایط امکانِ علوم انسانی نوینی را فراهم آورد.
🔹 ایشان بعد از بیان لوازم طرح اعتباریات، در به شالودهریزی نسبت جدیدی میان حکمت نظری و حکمت عملی (در تقریر شماره 4 گذشت)، دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی را چنین صورتبندی میکند:👇
1️⃣ ادراکات اعتباری، تمهیدی از ناحیه تکوین و وجود است که امکان تمامیت وجود خاص انسانی را در تمام شئون و مراتب آن فراهم میکند.
2️⃣ بنیاد همه ادراکات اعتباری، «اعتبار وجوب» است که زاییدهی بلافصل آن، «اعتبار حسن و قبح» است.
3️⃣ تمهید وجود برای سیر وجود خاص انسانی در جهت تمامیت خود از طریق اعتبار عام «وجوب» است که مبداء مفاهیم حُسن و قبح است. اما چنانچه وجود انسانی تمایت خود را به نحو غیراصیل و در افق نشأه أولی مشاهده کند، حسن و قبح اخلاق یه مفاهیم نسبی بدل می شود که تابع غایات اعتباری فرد و اجتماع است و اگر وجود انسانی، تمامیت خود را به نحو اصیل و در افق نشأه ثانی ـ که باطن جهان محسوس است ـ مشاهده کند، حسن و قبح اخلاقی نیز ذاتی خواهد بود.
4️⃣ اعتبار «وجوب»، زمینه را برای اعتبارات دیگر از جمله اعتبار بسیار مهم «اصل استخدام» آماده میکند. مراد از اصل استخدام این است که انسان نمیتواند در ساحت زندگانی فردی خود محصور بماند و تداوم بسط وجودی او در گرو ارتباطی متقابل با دیگران است. ندای تکوین، وجود انسانی را به برخوداری از همنوع خود فرا میخواند تا از او نیز همانند طبایع دیگر بهرهمند شود.
5️⃣انسان خودبنیاد عصر جدید با إعراض از وضع طبیعی، پای در وضع اجتماعی میگذارد و حتی انسانیت او نیز با همین إعراض رقم میخورد. سودپرستی انسان خودبنیاد که حد و مرزی نمی شناسد اقتضا دارد تا با قرارداد اجتماعی مهار شود تا بتواند باقی بماند و در حدود قانون ارضاء شود، اما اصل استخدام علامه طباطبایی ره، با سودپرستی بیانتهای انسان خودبنیاد ربطی ندارد و باید آن را بر اساس «وجود رو به تمامیت» تفسیر کرد. اصل استخدام، اعتباری است که قوام اجتماع به آن است و تحت هدایت نظم وجودی جهان اعتبار میشود؛ به تعبیر دیگر، همانطور که اعتبار «وجوب»، نصاب اعتبار در تحقق غایات حیات طبیعی از جنبهی شخصی است، «اصل استخدام» هم نصاب اعتبار در تحقق غایات حیات طبیعی از جنبهی نوعی است و به اجتماع انسان میانجامد. بدین ترتیب، علامه طباطبایی، بنیاد وجودشناختی (آنتولوژیک) اجتماع انسانی را تعیین کردهاست، به این معنا که اعتبار اجتماع، تمهید وجود در چشمانداز تمامیت یافتن وجود خاص انسانی است از آن حیث که پیوندی دوجانبه با همنوع خود دارد.
6️⃣ در نگاه مرحوم علامه طباطبایی، عدالت اجتماعی یعنی برخورداری متقابل از وجود و افعال همنوع. ستم و بیعدالتی هیچ مجالی به هیچ کمال و فضیلتی نمیدهد و استعدادها را تباه میکند. عدالت در نگاه مرحوم علامه، نقطه مقابل سودپرستی و طرد کنندهی آن است.
7️⃣ مرحوم علامه توانسته اعتباریاتی را توضیح دهد که هرچند بر فطرت تکیه دارد، ولی فطرت را به عنوان امری صرفاٌ پیشینی و بیواسطه رها نکرده که بخواهد همه چیز را به آن ارجاع دهد، بلکه تلاش کرده اعتباریات یا همان امر با واسطه را بر اساس آن توضیح دهد.
⏹ جمع بندی:
تبیین وجودشناختی همهی شئون فردی و اجتماعی انسان برای نخستین بار در بحث ادراکات اعتباری به قلمرو حکمت اسلامی وارد شده، ولی قدر آن، چنانکه باید دانسته نشده است. وجود خاص انسان در بطن وجود جهان بیوقفه دستخوش تغییر است و تار و پود وجود در نسبتهای زمانی و مکانی یافت میشود. انعکاس آینهها و امتزاج افق، گوش و زبانی را پدیدار میکند تا شاید «علم انسان» از پایگاه وجودی طرح و نهال وجود انسانی که از ریشههایش در زمین وجود گسسته شده، دیگر بار با ریشههایش متصل، باطراوت و بالنده شود.
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#علوم_انسانی_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/6/31
https://eitaa.com/alimohammadi1389/161