💠طمانینه در عبادات، خصوصا عبادات ذکریه 🔰امام خمینی (ره) 🔸از آداب مهمّۀ قلبیّۀ عبادات، خصوصاً عبادات ذکریّه، طمأنینه‏‎ ‎‏است. و آن غیر از طمأنینه ایست که فقهاء رضوان اللّه علیهم در خصوص نماز‏‎ ‎‏اعتبار کرده اند. و آن عبارت است از آن که شخص سالک عبادت را از روی‏‎ ‎‏سکونت قلب و اطمینان خاطر بجا آورد، زیرا که اگر عبادت را با حال‏‎ ‎‏اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد، قلب از آن عبادت منفعل نشود و آثاری از‏ عبادت در ملکوت قلب حاصل نشود و حقیقت عبادتْ صورت باطنیّۀ قلب‏‎ ‎‏نگردد.‏ 🔸و یکی از نکات تکرار عبادات و تکثار اذکار و اوراد، آن است که قلب را از‏‎ ‎‏آنها تأثیری حاصل آید و انفعالی رخ دهد تا کم کم حقیقت ذکر و عبادت‏‎ ‎‏تشکیل باطن ذات سالک را دهد و قلبش با روح عبادت متّحد گردد. و تا قلب‏‎ ‎‏را اطمینان و سکونت و طمأنینه و وقار نبود، اذکار و نسک را در آن تأثیری‏‎ ‎‏نیست و از حدّ ظاهر و ملک بدن به ملکوت و باطن نفس سرایت ننماید و‏‎ ‎‏حظوظ قلبی از حقیقت عبادت ادا نشود؛ و این خود از مطالب واضحه است‏‎ ‎‏که محتاج به بیان نیست و با اندک تأمّل معلوم شود. 🔸و اگر عبادتی چنین باشد که‏‎ ‎‏قلب را از آن به هیچ وجه خبری نبود و از آن آثاری در باطن پیدا نشود، در‏‎ ‎‏عوالم دیگر محفوظ نماند و از نشئۀ ملک به نشئۀ ملکوت بالا نرود؛ و ممکن‏‎ ‎‏است در وقت شدائد مرض موت و سکرات هولناک موت و اهوال و مصیبات‏‎ ‎‏پس از موت خدای نخواسته صورت آن بکلّی از صفحۀ قلب محو و نابود شود‏‎ ‎‏و انسان با دست خالی در پیشگاه مقدّس حق برود. 🔸مثلاً اگر کسی ذکر شریف‏‎ ‎‏لا اِلهَ اِلاّ اللّه ، مُحَّمدٌ رَسولُ اللّه ‏‏ (ص) را با سکونت قلب و اطمینان دل بگوید و‏‎ ‎‏قلب را به این ذکر شریف تعلیم دهد، کم کم زبان قلب گویا شود و زبان ظاهر‏‎ ‎‏تابع زبان قلب شود و اوّلْ قلب ذاکر گردد و پس از آن لسان. و اشاره به این‏‎ ‎‏معنی فرموده جناب صادق علیه السلام به حسب روایت ‏‏مصباح الشریعة‏‏،‏‎ ‎‏قال: ‏‏فَاجْعَلْ قَلْبَکَ قِبْلَةً لِلِسٰانِکَ، لاٰ تُحَرِّکْهُ اِلاّ بِاِشٰارَةِ الْقَلْبِ وَ مُوافَقَةِ الْعَقْلِ‏‎ ‎‏وَ رِضَی الاِیمٰان. 🔸در اوّل امر که زبان قلب گویا نشده، سالک راه آخرت باید آن را تعلیم‏‎ ‎‏دهد و با طمأنینه و سکونتْ ذکر را به آن القا کند؛ همین که زبان قلب باز شد،‏‎ ‎‏قلب قبلۀ لسان و سایر اعضاء شود، با ذکر آن همۀ مملکت وجود انسانی ذاکر ‏گردد. و امّا اگر این ذکر شریف را بی سکونت قلب و طمأنینۀ آن و با عجله و‏‎ ‎‏اضطراب و اختلال حواسّ گفت، از آن در قلب اثری حاصل نشود و از حدّ‏‎ ‎‏زبان و گوش حیوانی ظاهری به باطن و سمع انسانی نرسد و حقیقت آن در‏‎ ‎‏باطن قلب محقّق نشود و صورت کمالیّۀ قلب نگردد که ممکن الزّوال نباشد .‏‎ ‎‏پس، اگر اهوال و شدائدی دست دهد، خصوصاً مثل اهوال و سکرات موت و‏‎ ‎‏شدائد نزع روح انسانی، بکلّی آن ذکر را فراموش کند و از صفحۀ دلْ آن ذکر‏‎ ‎‏شریف محو شود، بلکه اسم حق تعالی و رسول ختمی (ص) و دین شریف‏‎ ‎‏اسلام و کتاب مقدّس الهی و ائمّۀ هدی (ع) و سایر معارف را که به قلب‏‎ ‎‏نرسانده فراموش کند و در وقت سؤال قبر جوابی نتواند دهد؛ تلقین را نیز به‏‎ ‎‏حال او فایده ای نباشد، زیرا که در خود از حقیقت ربوبیّت و رسالت و دیگر‏‎ ‎‏معارف اثری نمی بیند؛ و آنچه به لقلقۀ لسان گفته بود و در قلب صورت نگرفته‏‎ ‎‏بود از خاطرش محو شود و او را نصیبی از شهادت به ربوبیّت و رسالت و دیگر‏‎ ‎‏معارف نخواهد بود.‏ 📚آداب نماز @fater290