#روایت
دعایی که حضرت «سجاد علیه السلام» میخواندند و به ما تعلیم میدادند این دعا بود که:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي التَّجافِي عَنْ دارِ الْغُرُورِ»
خدایا به من روی کن که پهلو خالی کنم، من فرار کنم، من آن طور نباشم که از این خانهی گول، خانهای که درو دیوارش انسان را گول میزند زمینش و سقفش و هوایش انسان را گول میزند مردمش انسان را گول میزنند، من خودم را از اینجا تجافی کنم.
«تجافی» یعنی در تالار امتحان دنیا من گوشهای بنشینم که هیچ جا را نبینم که حواسم پرت شود! یا اگر میبینم نگاه نکنم که حواسم پرت شود.
این معنای این دعایی است که حضرت سجاد علیه السّلام در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان میخواندند... وقتی کسی پشت پا به دنیا بزند و بگوید من دنیا را مثل «علی بن ابیطالب علیه السّلام» طلاق دادهام که من معتقدم «علی علیه السّلام» دنیا را
طلاق نداد چون هیچ وقت نگرفته بود که طلاق بدهد!
حضرت امیر عليه السلام میفرمایند :
من مکاشفهای داشتم، دیدم زن معروفی که خیلی زیبا در میان عرب بود خانمی به شکل او پیش من آمد گفتم: تو چه کسی هستی؟
گفت: من دنیا هستم.
گفتم: من با تو ازدواج نمیکنم و نزدیک نمیشوم!
علی بن ابیطالب عليه السلام اصلاً از آن لحظهای که وارد جلسه ی امتحان شد نگاه به هیچ چیز نکرد و امتحان میداد.
من و شما هم اگر شیعهی علی بن ابی طالب علیه السّلام باشیم باید همین طور باشیم...
حضرت ایت اللّٰه سیّد حسن ابطحی
سیر الی اللّٰه جلد چهارم/ صفحه295/296
@alzekr_alhakim