به روایت از همسر
#شهید :
نام
#جهادیاش در
#سوریه «مختار» بود و در
#نیروی #ادوات خدمت میکرد. از چندبار حضور این
#مجاهد #بیادعا در
#سوریه فقط همینها را میدانیم.
🍃🌷🍃
بعد از چند روز بیخبری، خواب
#همسرم را دیدم، در رویا، هر دو به
#زیارت رفتیم😭 نگران بودم ،پرسیدم «چرا نیستی؟»
#شهید گفتند «من کنار شما هستم.»😭
🍃🌷🍃
یک هفته بعد خبر آمد که
#تک تیرانداز تکفیری،
#رضا را در حالیکه
#مشغول #حمل #پیکر #همرزم #شهیدش بوده به
#آرزویش رسانده. 😭😭😭
🍃🌷🍃
در خانواده ما، هر کسی،
#دلتنگی را نوعی تاب میآورد،
گاهی دلتنگیهایم را
در
#حرم #امام رضا (ع)🌷 و گاهی در
#قطعه #شهدای مدافع حرم بهشت رضا (ع)🌷،
#اشکهای دوری را از چشم پاک میکنم.😭😭
🍃🌷🍃
نرجس خانم، دلگویههایش را در گوش قابعکس بابا زمزمه میکند.
#گریه آقا مجتبی را کسی ندیده؛ کسی چه میداند! شاید دارد به سفارش
#پدرش در آخرین دیدارشان عمل میکند «مجتبیجان! بعد از من، تو مرد خانهای؛ مرد گریه نمیکند.»😭😭😭
🍃🌷🍃