زمانی که داشت سوار اتوبوس میشد شروع کرد به اشک ریختن،خواهرم پرسید چرا گریه میکنی؟ جواب داد: "نگران رقیه و زندگی وی هستم، مواظبش باشید."😭😭
🍃🌷🍃
پس از گذشت یک ماه و حضور در
#جبهه علیه کوملههای
#کردستان در شهر
#مریوان ظاهراً سپاه بدنبالش به روستا آمدند و سراغش را از پدر و عمویم میگیرند.
پرسیدند: آیا
#سیفالله به خانه برگشت؟ همه تعجب کردند و گفتند که
#سیفالله حدود یک ماه عازم
#جبهه شده. نیروهای نظامی تصور کردند که
#سیفالله از
#جبهه فرار کرده و این
#مفقودی حدود
#یک ماه طول کشید.
🍃🌷🍃
طبق گفتههای
#همرزمانش #برادرم را جاده سرورآباد یکی از روستاهای شهر مریوان از استان کردستان به همراه
#همرزم #شهیدش که از شهرستان
#تنکابن بود، پیدا کردند که بدست منافقان کومله به
#شهادت رسیده بود😭😭
🍃🌷🍃
#برادرم را با طریق مختلف شکنجه داده بودند😭، از
#آتش سیگار،
#کابل داغ گرفته تا
#آب جوش به طوری که از
#دهانشان چیزهایی را
#بدست آورند اما موفق
#نشدند و این
#شکنجه با
#شلیک تیر از
#ناحیه گردن بر
#سرش به پایان رسید که منجر به
#شهادتش شد. 😭😭
🍃🌷🍃