به روایت از همسر
#شهید:
همسرم بسیار
#ساده زیست بودند، به مسائل
#مادی و
#دنیوی خیلی اهمیت
#نمیداد، وقتی به بازار میرفتیم میگفت چیزهایی که واجب و ضروری است را بخریم، همیشه توصیه میکرد از
#تجمل و
#اسراف دوری کنیم.
🍃🌷🍃
یک گوشی تلفن همراه خیلی ساده و قدیمی داشت، من همیشه به
#سید فاضل میگفتم یک گوشی جدید بگیر، صفحه این گوشی شکسته و به درد نمیخورد؛ اما ایشان میگفت این گوشی هنوز کار میکند چرا
#اسراف کنم.
🍃🌷🍃
#لباسهایش همیشه
#تمیز اما خیلی
#ساده بود، من بعضی وقتها اصرار میکردم که برای خودش کت و شلوار بخرد؛ اما قبول نمیکرد. میگفت اگر خدا به من پسر بدهد دوست دارم که مثل خودم باشد.
🍃🌷🍃
تابستانها او را سر کار میگذارم، نه به خاطر پول و دستمزد، فقط به خاطر اینکه دوست دارم مرد باشد و قدر پولی که به دست میآورد را بداند، من میگفتم بچه کوچک گناه دارد که سر کار برود؛ اما
#سید فاضل عقیده داشت از بچگی باید به بچهها
#مسئولیت داد تا
#مسئولیتپذیر بار بیایند.
🍃🌷🍃