|جشن تولد آن روزی که در دوم خرداد سال ۱۳۴۰، یک نفر به سرانه جمعیت روستای آشورآباد اضافه شد شاید هیچ یک از اهالی روستا فکر نمی‌کرد که سالها بعد همین کودک سرنوشت روستا را تغییر بدهد. این عادت دنیاست که زود میگذرد و چرخش روزگارش جز برای آنها که حواسشان جمع است، عبرت آموز نیست. دنیای حاج تقی و صدیقه خانم هم زود گذشت و کودک دیروزشان،دیگر برای خود مردی شده بود. یک پاسدار غیور که برای نگهبانی از این نظام مقدس، حاضر بود از جانش هم بگذرد. برای همین جنگ که شد پایش به جبهه باز شد... جهاد در راه خدا آرمانی بود که ابراهیم حاضر بود تمام اسماعیل هایش را به خاطر آن قربانی کند. برای همین بود که دل از همسر و دو دخترش کند و در ۲۸ اردیبهشت سال ۶۵ در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به گردن، به شهادت رسید. حالا اهالی روستای آشور آباد، در آستانه تولد زمینی ابراهیم، باید برای تولد آسمانی اش جشن می‌گرفتند.