برای کراجکی کتابی است به نام «التعجب» است. در این کتاب می‌گويد یک وقت بانویی که در عالم دومی ندارد، مثل صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها، چندین شب و روز مردم را دعوت کرد، فرمود: بیائید علی بن ابی طالب را یاری کنید، حاضر نشدند!! در همین شهر زنی برخاست گفت بیائید علی بن ابیطالب را بکشید، هزارها نفر آماده شدند؛ «العجب»! *چگونه می‌شود که دختر پیامبر از این مردم دعوت کرد بیائید علی را یاری کنید، کسی جواب نداد؛ دختر ابوبکر آمده گفته علی را بکشید هزارها نفر شمشیر کشیدند. شما و ما باید بدانیم که داریم در این عالم زندگی می کنیم؛ آن وقتی که عصر، عصر عصمت بود؛ اینطور گذشت.* نکته: *1⃣ این شگفتانه* نشان می‌دهد عنصر اثرگذار در جریان‌های اجتماعی، اعتبار و اعتماد اجتماعی است، نه حقانیت و حتی عصمت! *2⃣ این شگفتانه* نشان می‌دهد گاه جریان عصمت نیز (که پاک از اشتباه است) اعتبار و اعتماد اجتماعی را از دست می‌دهد؛ هر چند نادرست است. *3⃣ این شگفتانه* نشان می‌دهد ناکامی جبهه حق، فقط به خاطر اشتباه حق‌مداران نیست! گاه گفته می‌شود ببینید چه کرده‌اید که مردم به شما اعتماد نمی‌کنند! هرچند اشتباه عملکردها و نقش آنها را در کاهش اعتماد اجتماعی نمی‌توان نادیده گرفت؛ اما باید دانست که اعتماد و عدم اعتماد اجتماعی تابع حق و باطل نیست؛ می‌شود معصوم و بر حق بود، اما افکار عمومی و اعتماد اجتماعی را نداشت. *4⃣ این شگفتانه* نشان می‌دهد پدیده‌های اجتماعی تابع قوانین خاص خود است که نیازمند شناخت دقیق، سپس تئوریزه کردن و در نهایت برنامه‌ریزی اجتماعی است...