﷽📚🕥
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_یوسف (ع)
#قسمت_سیزدهم
تعبير خواب دو نفر زندانى
يوسف عليهالسلام بر اثر بندگى و پاكزيستى، مقامش به جايى رسيد كه خداوند علم تعبير خواب را به او آموخت. او در زندان خواب زندانيان را تعبير مىكرد، مطابق قرآن و احاديث و تواريخ، دو نفر در زندان خواب ديده بودند كه يكى از آنها رئيس نانوايان بود و ديگرى رئيس ساقيان. از اين رو، خوابى كه هر يك ديده بودند با شغل سابق خودشان تناسب داشت. يكى از آن دو گفت: من در خواب ديدم خوشه انگور را براى شراب مىفشارم. ديگرى گفت: در خواب ديدم بر سر خود نان حمل مىكنم و پرندگان از آن مىخورند.
يوسف قبل از اين كه به تعبير كردن خواب آنها بپردازد، از فرصت استفاده كرد، زمينه تبليغ و ارشاد را فراهم ديد و به اداى وظيفه پيامبرى و تبليغ رسالت پرداخت. از معجزه خود كه نشان پيامبرى است سخن به ميان آورد و فرمود: هر طعامى كه براى شما بياورند. قبل از آن كه به دست شما برسد از خصوصيات و سرانجام آن شما را خبر مىدهم.
يوسف، با اين بيان، به آنها فهماند كه من پيامبر هستم و از طرف خداوند مؤيد مىباشم. به دنبال اين فشرده گويى فرمود:
اين علم را خدا به من داده است، چه آن كه من روش مردمى را كه به خدا و آخرت ايمان نمىآورند ترك كردم. من پيروِ روش پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب عليهماالسلام هستم. از ما دور است كه چيزى را شريك خداوند قرار دهيم. اين سعادت، از فضل و لطف خدا است كه به ما كرامت شده است، ولى اكثر مردم ناسپاس هستند.
با اين بيانات، توجه آن دو نفر، بيشتر به يوسف جلب شد و آنان از عقيده و روش يوسف مطلع شدند، ولى كاملاً توجه داشتند تا ببينند يوسف در دنبال سخنان خود چه مىگويد؟ كه ناگاه متوجه شدند كه يوسف با كمال متانت و اظهار دليل و منطق، عقيده و مرام حق را بيان كرد، و از بت پرستى، سخت انتقاد نمود.
سپس يوسف عليهالسلام به تعبير خواب آنان پرداخت. فرمود: اى دو يار زندانىِ من، يكى از شما (كه در خواب ديده بود براى شراب، انگور مىفشارد) به زودى آزاد مىشود و ساقى و شراب دهنده شاه مىگردد، اما ديگرى (آن كه در خواب ديده بود غذايى به سر گرفته مىبرد و پرندگان از آن مىخورند) به دار آويخته مىشود و پرندگان از سر او مىخورند. اين تعبيرى كه كردم حتمى و غير قابل تغيير است قُضىَ الامرُ الَّذِى فيهِ تَستَفتِيانِ.
گويند: آن كه تعبير خوابش اين بود كه به زودى اعدام مىشود، گفت: من چنين خوابى نديدهام، من شوخى مىكردم.
يوسف در جواب فرمود: آن چه كه تعبير كردم خواه ناخواه رخ مىدهد.
همانگونه كه يوسف تعبير كرده بود، بعد از سه روز، واقع شد. يكى ساقىِ پادشاه گشت و ديگرى به دار آويخته شد.(343)
🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉
@amozeshtajvidhefzquran 👈