آهای مردم شهر! برای قلب انسان‌ها حرمت قائل شوید سفت و سخت نپیچید آن زنجیرهای آهنین را به دور قلب‌ها! مخصوصا قلب انسان‌هایی از جنس مروارید صورتی و لطافت باران! آنها که ریحانه هستند و سکینه‌ی جان! این روزها هوای این جنس را بیشتر داشته باشید چراکه فراموش کردند که هستند و که باید باشند! فراموش کردند که دختر بودن چه رنگی دارد! جنس رفتارهای دخترانه را نمی‌دانند! مردم شهر! باور کنید این روزها الگوی تمام برای دختران‌مان را گم کردیم! دخترانی که این روزها در دنیایم حس می‌کنم، سربلندی را در موفقیت‌های مردانه میدانند، یا حداقل جنس موفقیت‌های مخصوص به خود را فراموش کردند؛ یادشان نمی‌آید که شاید در ابعادی با مردها متفاوتند! کیمیای پاک کردن کدورت‌ها را دارند و مهارتش را نه! مهربانند اما سخت محبت می‌کنند! به یاد نمی‌آورند که با در آغوش کشیدن و بوییدن عطر نوزاد، پر می‌کشند؛ چشمانشان به روی لذت مادر شدن بسته شده! این انسان‌های از جنس عطر باران، این روزها درگیر چرخ‌دنده‌های سخت و خشن دنیا شده‌اند؛ آنطور که نباید! کاش کسی بیاید و یک بسته پر از گل‌های با طراوت را بپاشد در روزهای دختران‌مان تا به یاد بیاورند که سختی مقاومت دختر، با خشونت همراه نیست؛ سختی دختران به هنرمندانه‌ترین شکل ممکن، با لطافت عجین شده است. عجبا که این جنس از انسان‌ها، مجموعه‌ای از زیباترین پارادوکس‌ها هستند. اما باید تاسف خورد که دختر امروز، دختر بودن را نمی‌شناسد و می‌جنگد برای مردانه مستقل شدن! پس شاید فلسفه‌ی روز دختر، با جشن‌های شاد و لطیف و موسیقی ملایم، همین باشد که فشار این جنگ مردانه را از شانه‌هایش کم کنیم. به دخترمان یاد بدهیم که دنیا، رینگ بوکس مبارزه‌ی تو با پسر نیست! قرار بر مقایسه نیست! اصلا اینجا قیاس جایز نیست! دست‌های پر از زخمش را مرهم بگذاریم و روانه‌اش کنیم به دنیای پیچیده‌ی دخترانه‌اش؛ دنیای به شدت مهم، که در آن حرف از دختر بودن به معنای لطافتی بی‌خاصیت نیست؛ دختر بودن را تنها برای یتیم نماندن عروسک‌ها نمی‌خواهند و هیچ دختری حتی در ناخودآگاهش حسرت پسر بودن را نمی‌خورد! ✍🏻فاء.اندیشه @andisheh_ir1