هدایت شده از  علی مقدم
صلّی الله علیک یا اباعبدالله غم شیرین تو دل را کشد از هر چه غم بیرون سر زلفت مسیرم را نمود از پیج و خم بیرون قلم را نیست تاب گفتن از پیچ سر زلفت که حدّ گفتن از موی تو باشد از قلم بیرون نه تنها زندگیِ ما طُفیلِ جود او باشد درآرد با نگاهش عالمی را از عدم بیرون به دربار کسی باید بگویی شعر کز لطفش بیاید لال اگر آنجا ، درآید محتشم بیرون به قدر فضل میبخشد نه قدر عدل خود آری نمیگردد کسی از درگهش با لطف کم بیرون ز طاق عرش افتادم به روی فرش این دنیا زمانی که شدم بعد از زیارت از حرم بیرون دلت را از یَم دوزخ رهایی میدهد مولا در اینجا گر شود اشک تو حتی قدر نَم بیرون ۱ ربیع الثانی ۱۴۴۳ ۱۶ آبان ۱۴۰۰ @ASI_khorasani