(۸) 💢مبانی اسلام رحمانی، بخش هفتم 💢سکولاريسم با توجه به تحولات دنیای غرب خود متکی بر اصولی همچون، اومانیسم، عقل خود بنیاد، علم گرایی تجربی، نسبیت گرایی، اباحیگری، سنت ستیزی و لیبرالیسم است که این اصول با مبانی فکری اسلام اصیل ناسازگار است. ♨️بنابراین پذیرش سکولاريسم حتی در شاخه عینی و عملی آن به نوعی گردن نهادن به این اصول غیر اسلامی است. دیگر اینکه به نظر می رسد گرایش اسلام رحمانی و امثال کدیور به سکولاريسم، عمدتا ریشه در مخالفت آنان با نظام جمهوری اسلامی ایران دارد. ✴️ آنها چون عملکرد مسئولان نظام را نمی پذیرند، مخالفت ها و ضدیت عملیِ شان، آنها را به مخالفت نظری و ذهنی کشانده و لذا به سوی سکولاريسم گرایش پیدا کرده و در صدد توجیه آن بر آمده اند. ⛔️نیز این نکته که دولت نباید در امور حوزه های علمیه دخالت کند و روحانیت نباید وابسته به دولت باشد، امری پذیرفته شده در انقلاب و نظام اسلامی است اما معنای این سخن قطع ارتباط و عدم تعامل و کمک‌ به یکدیگر نیست. 〽️روشن است که با وجود حاکمیت دینی، حوزه های علمیه و نهادهای مذهبی باید به کمک دولت دینی بشتابند و دولت نیز در رفع مشکلات به این نهادها کمک نماید چون حکومت در واقع ابزاری در خدمت دین است و بسیاری از اهداف دین بدون تاسیس دولت یا نظام سیاسی محقق نمی‌شود. https://eitaa.com/antisecular_ir