#لفونشر
✍ لف و نشر
✍ «لف» در لغت به معنای پیچیدن و تا كردن است و «نشر» به معنای باز كردن و گستردن است.
✍ در اصطلاح بدیع، لف و نشر عبارت از این است كه یك یا چند واژه در قسمتی از سخن ، مصراع، یا بیت ذكر میشود.
✍ و در قسمت بعدی مصراع یا بیت، واژگان مربوط به آنها آورده میشود
به نحوی كه میتوان دو به دو این واژهها را به هم مربوط كرد.
✍ به كلماتی كه ابتدا ذكر میشود« لف» و كلماتی كه به آنها مربوط میشود
«نشر» میگویند.
✍ فغان ز جغد جنگل و مُرغوای او
كه تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او تا ابد
گسسته و شكسته، پروپای او
« بهار»
✍ در بیت دوم لف و نشر به كار رفته به این ترتیب كه:
✍ واژهی «گسسته» در مصرع دوم آمده و واژهی مربوط به آن یعنی «پر» با فاصله ذكر شده همینطور «شكسته» كه واژهی مربوط به آن «پای» است.
✍ در این صنعت تلاشی كه ذهن خواننده یا شنونده برای یافتن ارتباط بین كلمات میكند، باعث لذت ذوقی او میشود.
✍ لف و نشر به دو نوع مرتب و مشوش تقسیم میشود.
✍ منظور از لف و نشر مرتب این است كه كلمات مربوط به هم در بیت یا مصراع به ترتیب ذكر میشوند.
✍ همانند بیتی که در بالا خواندیم، پر و پای به ترتیب به گسسته و شكسته مربوط میشوند.
✍ مثال دیگر برای لف و نشر مرتب این بیت از حافظ است:
✍ ای نور چشم مستان در عین انتظارم
چنگی حزین و جامی، بنواز یا بگردان
« حافظ »
✍ در مصرع دوم این بیت فعلهای «بنواز و بگردان» به کار رفتهاند.
✍ «چنگی حزین» مفعول «بنواز» و «جامی» مفعولِ «بگردان» است.
✍ شاعر نخست دو مفعولِ چنگی حزین و جامی را بیان کرده و پس از آن
دو فعلِ بنواز و بگردان را آورده است.
✍ و این تشخیص که کدام فعل از آنِ کدام مفعول است را به عهدهی خواننده گذاشته است.
✍ بخشی از موسیقی معنوی بیت از این آرایه بر میخیزد که به آن لف و نشر میگویند.
✍ ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
« رهی معیری»
✍ در این مثال دو تشبیه به کار رفته است. دو وجه شبه در مصرع اول و بقیهی
ارکان تشبیه در مصرع دوم آمدهاند.
✍ در مصرع اول دو متممِ (مستی و پاکی) آمده که متعلق به دو جملهاند که در مصرع دوم بیان شده است.
✍ دو متمم یا دو وجه شبه را «لف» و دو جملهی بعدی را «نشر» مینامند.
✍ همچنین در مثال ذکر شده لفِ اول (در مستی) به نشرِ اول (من چشم ترا مانم)
و لفِ دوم (در پاکی) به نشرِ دوم (تو اشکِ مرا مانی) باز میگردد.
✍و لفها به ترتیبِ نشرهاست که به آن لف و نشر مرتب میگوییم.
✍ آن نه زلف و بناگوش که که روز است و شب است
و آن نه بالای صنوبر که درختِ رطب است
« سعدی »
✍ در این مثال شاعر دو تشبیه آورده و «زلف» را به «شب» و «بناگوش»
را به «روز» مانند کرده است.
✍ دو مشبه را با هم و دو مشبهٌبِه را با هم ذکر کرده تا خواننده با تامل این همانندی را پیدا کند.
✍اما اگر به ترتیب آنها دقت کنیم میبینیم که بر خلاف مثالهای قبل لفها به ترتیبِ نشرها نیامدهاند، لف اول به نشرِ دوم و لفِ دوم به نشرِ اول مربوط میشود.
✍اینگونه لف و نشر را که بینظم است لف و نشرِ «مشوش» میگویند.
✍ معنی آب زندگی و روضهی ارم
جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست
« حافظ »
✍ و در این مثال در مصرع دوم معنی دو ترکیب «آب زندگی» و «روضهی ارم» را بیان کرده است.
✍ شاعر از آرایهی لف و نشر استفاده کرده و در مصرع اول دو ترکیب را به صورت لف آورده و در مصرع دوم معنی آنها را به صورت دو نشر بیان کرده است.
✍ و این لف و نشر نیز همانند مثال قبل «مشوش» است. مانند مثالهای اول مرتب نیست.
✍ زیرا به نظر شاعر آبِ زندگی می خوشگوار است و لف دوم به نشر اول مربوط میشود و روضهی اِرم نیز، طرف جویبار است.
✍ لف و نشر مرتب از لف و نشر مشوش هنریتر است.
✍ بنابراین : آوردن دو یا چند واژه در بخشی از کلام که توضیح آنها در بخش دیگری آمده است لف و نشر نام دارد.
✍ رابطه لف و نشر، «مفعول و فعل»، «فاعل و فعل»، «مشبه و مشبهٌ به»، «مسندُالیه و مسند»، «اسم و متمم»، «اسم و صفت» است.
✍ لف و نشر دو گونه است:
✍ اگر نشرها به تر تیب لفها باشد «مرتب» نا میده میشود و اگر چنین نباشد «مشوش : به هم ریخته» است.
✍ لف و نشر مرتب هنریتر از مشوش است.
✍ موسیقی معنوی که از لف و نشر بوجود میآید به دلیل درگیری ذهن برای پیدا کردن ارتباط لفها و نشرهاست.
@arayehha