_بدون#  معرفت و  اخلاق بی ارزش است جهاد بدون  معرفت و  اخلاق هم ارزشی ندارد. خالد ابن ولید، انسان شجاعی بود و می گفت: در 100 جنگ شرکت کرده ام. اگر کسی بخواهد در بدن من جای سالمی پیدا  کند، نمی تواند، در تمام بدن من آثار جراحت است. وجب به وجب بدنش، جای زخم و تیر و شمشیر بود. در تاریخ «اُسدُالغابه فی معرفه الصحابه» آورده شده: او کسی است که در «موته» وقتی جعفر ابن ابیطالب و بقیه فرمانده هان شهید شدند، با شجاعت لشکر اسلام را عبور داد و به مدینه رساند. آدمی شجاع، قوی و بی باک بود؛ اما از نظر اخلاق، انسان مثبتی نبود. پیامبر اکرم(صلی الله وعلیه وآله وسلم) او را فرستاد که قبیلة ابن عامر را به اسلام دعوت کند. خالد که با این قبیله کینه داشت (چون آن ها عمویش را کشته بودند) دستور داد دست های مردان قبیله را بستند و همه را دست بسته اعدام کرد و بعد قبیله را غارت کرد. وقتی خبر به رسول الله(صلی الله وعلیه و آله سلم) رسید، حضرت دست های مبارکش را بالا آورد (تا آنجایی که زیر بغل پیامبر(صلی الله وعلیه و آله) پیدا شد) و فرمود: «اللهم إنّی أبرأ إلیکَمِ مّا صَنَعَ خالِدْ بنُ الوَلیدِ»؛ خدایا، من از کار خالد بن ولید برائت می جویم، من این کار را تأیید نمی کنم.  پیغمبر(صلی الله وعلیه وآله سلم)، امیرالمؤمنین(علیه السلام) را فرستاد و گفت: برو این ها را راضی کن. امیرالمؤمنین آمدند تک تک خون بهای کشته شدگان قبیلة ابن عامر را دادند. نوشته اند حتی اگر کاسه ای شکسته بود، حضرت خسارت داد. امیرالمؤمنین(علیه السلام)، حتی به زن ها و بچه های داغ دیده پول زیادی داد (به میزانی که بیش از دیه بود) تا راضی شوند. وقتی برگشتند پیامبر (صلی الله وعلیه و آله سلم) تشکر کردند و فرمودند: خدا از تو راضی باشد که مردم را از من راضی کردی. رضایت مردم را کسب کردی و نگذاشتی عملکرد خالد ابن ولید موجب پشت کردن مردم به دین شود. 💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠