💠 تقوا یعنی آدم خودش را حفظ کند. تقوا از «وَقَیَ» که میگوییم: «و قنا عذاب النار» «ق» یعنی حفظ کن.«ق» یعنی حفظ کن. «قنا» یعنی ما را از عذاب حفظ کن. تقوا از همان «وقایه» یعنی آدم خودش را حفظ کند. کنترل خود، نظارت بر خود، ما الآن مالمان را حفظ میکنیم. ناموسمان را حفظ میکنیم، خودمان را هم حفظ کنیم. یعنی هرچه میخواهیم نگوییم، خودت را نگه دار، این کلمه را نباید بگویی. هر تصمیمی را نگیر، هر طوری موضع گیری نکن.
تقوا آثاری دارد، معنای تقوا را گفتیم، یعنی کنترل خود، حفاظت از خود، آثار تقوا و بعداً راه بدست آوردن تقوا را میگویم.
آثار تقوا را در این جلسه ببینیم به کجا میرسیم، بحث کنیم. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»، تقوا، آثار تقوا، و بعد راه بدست آوردن تقوا، معنای تقوا یعنی حفاظت از خود، حفاظت، اما آثار تقوا،
1- مغفرت
2-هدایت
3- رحمت
4 -کرامت
5- بصیرت
6- وسعت، توسعه
7- بیعت با پیغمبر
8- برکت.
اینها آثار تقواست. یک تابلو است. همه از قرآن است. هیچی از خودم نیست. اما مغفرت.
1- تقوا، بستر مغفرت الهی
قرآن در سورهی نساء آیهی 31 میفرماید: «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ» شما اگر تقوا داشته باشید، گناهان کبیره را انجام ندهید، «نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» گناهان کوچک را ما میبخشیم. مثل یک آدمی که یک چیزی خریده، 1174 تومان. میگوید: هزار تومانش را بده، 174 تومانش را نمیخواهد، میبخشد. «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ» گناهان کبیره، گناهان کبیره گناهانی است که وعدهی عذاب داده شده. اگر شما از گناهان کبیره دوری کنید، گناهان کوچک را خدا میبخشد. این یک مورد. پس آدم در سایهی تقوا، یعنی اجتناب از گناه کبیره، گناهان کوچک...
هدایت، قرآن در سورهی انعام آیهی 153 میفرماید: «لا تَقْرَبُوا الْفَواحِش» فاحشه یعنی گناهان زشت. اگر از گناهان زشت دوری کنید، آخرش میگوید: «وَ أَنَّ هَاذَا صرَِاطِى مُسْتَقِیمًا» (انعام/153) راه مستقیم این است. یعنی هدایتتان میکند. اگر کسی از گناهان دوری کند، گناهان رسوا و زشت را انجام ندهد، خدا به راه مستقیم هدایتش میکند.
رحمت، در سورهی یس آیهی 45 میگوید: «اتَّقُوا» آخرش میگوید: «لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»، اگر میخواهی خدا به تو رحم کند، تقوا داشته باش.
کرامت، قرآن میفرماید: «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا» (آلعمران/135) حالا یک دسته گلی هم آب دادی، دیگر تکرار نکن. اگر کسی خلافی کرد، چون معصوم که نیستیم، ممکن است یکبار انسان از دستش دربرود و یک حرفی را بزند. یک عملی را انجام بدهد. اگر اصرار نکنی، یعنی در دفعهی دوم خودت را نگه داری، بعد میگوید: «نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً» (نساء/31) «مُدْخَلاً کَریماً» یعنی کرامت. یک جایگاه در شأن به شما میدهم.
2- بصیرت، در سایه تقوا
بصیرت، میگوید اگر تقوا داشته باشید، «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» (طلاق/2) در بن بست قرارتان نمیدهم. هروقت نمیدانید چه کنید، اگر تقوا داشته باشید، در بن بستهایی که نمیدانید و متحیر هستید، به شما میگوییم چه کن. راهنماییات میکنیم. نمونههای راهنمایی هست. گاهی وقتها انسان واقعاً میفهمد که خدا کمکش کرده است.
وسعت، میگوید اگر تقوا داشته باشی، از راههایی که تو به حساب نیاوردی زندگیات را توسعه میدهیم. «وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب» (طلاق/3) آدم اگر خودش را وقت گناه، نگه دارد، از راه بیگمان خدا روزی میدهد. شما فکر میکردی چنین کنی، چنین کنی، چنین کنی، هر برنامهریزی میکردی که زندگیات توسعه پیدا کند. ما از راهی که شما برنامهریزی نکردی، مربوط به مال هم نیست. شاعر گاهی هرچه فکر میکند برای یک قافیه، چیزی یادش نمیآید. گاهی وقتها میبینی بیست بیت پشت سر هم آمد. گاهی وقتها صبح تا شب در مغازه باز است، مشتری نمیآید. آخر شب داری میروی خانه، در راه میگوید: آقا این را میفروشی؟ خوب بنا نداشتی بفروشی اما میگویی حالا که مشتری است، آره. چند؟ اینقدر. میبینی در راه رفتن که هیچ در فکر مشتری هم نبودی، یک چیزی را خیلی شیرین فروختی. آنوقت صبح تا شب که هی نگاه کردی و به همه هم گفتی: سلام علیکم، حال شما خوب است، مخلصم، چاکرم، قربونت برم. دلتنگت هستم. جیرجیرکتم! همه تملقها را میگویی، آخرش هم از تو نمیخرند. اگر شما وقت گناه خودت را نگه داری، یک جاهایی که برنامه نریختی خدا کمکت میکند. برعکسش هم میشود. بیتقوایی کنی، کل مطلب را حفظ کنی، سر امتحان یادت میرود. دم بزنگاه یادت میرود. خدا قول داده که اگر تو تقوا داشته باشی، یک جایی که در حساب تو نبود، ما کمکت میکنیم.
اگر تقوا داشته باشی، دریافت بهتر. هرچه بدهد، بیشترش را میدهیم.