ذکر مصیبت
💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠
آورده اند که امام حسین (علیه السلام) هر چه به ظهر عاشورا نزديك تر مي شد، چهره شان برافروخته تر مي گردید. زينب كبري مي فرمايد:
در آخرين لحظه، وقتي وداع كرد به گونه ای از ما جدا شد که گويا ما را نمي شناسد.
امام (علیه السلام) در روز عاشورا مي فرمايد: صَبْراً بَنِى الْكِرام پافشاري كنيد، فَمَا الموتُ الَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ البُؤْسِ وَالضَّراءِ الَى الْجِنانِ
اين يك پل است. فاصله ای میان شما و هدف نیست. وقتي یاران روي زمين مي افتادند، مي آمد و سرهايشان را به دامن مي گرفت. آنها با رضايت، بار بلاي امام حسين را كشيدند. آنها كه از خودشان فارغ بودند. اصلا بلاي خودشان برايشان مطرح نبود.
امام برای براي وداع آخر آمد. گفت وگوهاي اين وداع آخر را شنیده اید. فرمود: زينب، رباب، ام كلثوم،
سكينه عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ عزيزانم خداحافظ.
اين آخرين ديدار ماست. وقتي صداي امام حسين (علیه السلام) را شنيدند، غصه بر آنها هجوم آورد. از خيمه بيرون ريختند.
دور امام حسين حلقه زدند. بابا اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ مي خواهيد برويد؟ مي خواهيد ما را تنها گذاريد؟
حضرت فرمود:
ادامه دارد 👇👇👇👇👇