«یا لَیتَنا کُنّا مَعَک فَنَفوضُ فوزاً عظیماً»؛
«کاش ما بودیم فائض می شدیم.»
«عبید الله حرّ جوفی» امام حسین را یاری نکرد. بعداً کربلا آمد و شروع به گریه کردن کرد. به خودش خطاب کرد و گفت: توفیق نداشتی،
اگر امام را یاری کرده بودی در قیامت از دست مادرش حضرت زهرا شفاعت می گرفتی.
بنابراین گریه نوع سوم گریة عدم حضور است. مثلاً چرا امام حسین نیست؟ چرا امام زمان(عج) در بین ما نیست؟
چهارمین نوع گریه، اشک معرفت و اشک صفاتی است. برای مثال، گریه می کنم که چرا امام حسین اینقدر خوب بود و من اینقدر بد هستم؟!
چرا امام حسین اینقدر صبور بود و من اینقدر کم صبر هستم؟! چرا امام حسین مظهر نماز و ایثار بود و من در نماز اینقدر سست و کاهل هستم؟! بنابراین گریة نوع چهارم گریة معصیت زداست؛
یعنی چرا من بدم؟ چرا من گناه مي کنم؟ چرا نور امام حسین(علیه السلام) در دل من نیست؟ چرا نور خدا در دل من نیست؟
ادامه دارد 👇👇👇