اگر اینها دارای موضع حقی بودند و حرفی برای گفتن داشتند، با شجاعت بحث می کردند . قرآن می گوید: «قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ» ؛ پیغمبر، به مشرکین بگو بیایید بحث کنیم؛ استدلال بیاورید؛ فحش و ناسزا نگویید. حتی قرآن به مسلمان ها می گوید: بت های مشرکین را سَب نکنید. اینگونه مقابله کردن با این دین مبین، با این روشنایی، با این بینش، دلیل بر ضعف است. زنی به نام سوده همدانی به تنهایی نزد معاویه آمد و شروع به شعر خواندن در مدح امیرالمؤمنین(ع) نمود: صّلَّی الالَهُ عَلَی رُوحٍ تَضَمَّنَهَا  قَبْرٌ فَأصبَحَ فیهِ العَدلُ مَدفوناً قَد حالَفَ الْحَقّ لَا یَبغِس بِهِ بَدَلاً      فَصارَ بالحَقّ وَ الإیمانِ مَقرونا درود بر آن بدنی که وقتی در خاک رفت، عدالت هم با او رفت. تعریض به اینکه معاویه، عدالت را علی داشت؛ اما تو ظالمی و بویی از عدالت نبرده ای. معاویه به اطرافیانش گفت: ببینید این زن چه جرأتی دارد، شما نان مرا می خورید؛ ولی اینگونه از من دفاع نمی کنید. امیرالمؤمنین(ع) نه به اینها سفره رنگین داده، نه پول زیادی و نه هیچ گونه باجی؛ چگونه یک زن بلند شده آمده در دربار شام، مقابل معاویه ایستاده و دارد از شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام دفاع می کند. بنابراین یک علامت انسان شجاع، این است که راست می گوید. همراهی با دوستان و صبر کردن؛ از علائم شجاعت علامت دوم و سوم: «سُئِلَ حسنُ ابنُ علی علیه السلام عَنِ الشجاعه»؛ «از امام حسن پرسیدند: شجاع کیست؟» فرمود: شجاع کسی است که دو علامت دارد: «مُوافَقَه الاقران»؛ «با دوستانش همراهی می کند؛ ستیز نمی کند، دوست پسند است، گرایش و جذب در او قوی است و نسبت به دوستانش دفع ندارد.» «وَالصّبرُ  عِندَ الُطَّعانِ» «در جبهة جنگ، بردبار و صبور است. تیر و نیزه و خطرات را برای خدا تحمل می کند.» 💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠