🌋 قصه‌ی پر آوازه‌ی باور و باروت 🔺 هیچ‌کس که نداند، مردم دزفول مقاوم خوب می‌دانند که صدام، شکست‌هایش در عملیات‌های زمینی را از طریق موشک باران شهرها جبران می‌کرد. 🔺 این عادتی بود که با خبر پیروزی رزمندگان اسلام در فلان عملیات، مردم دزفول را آماده‌ آماج موشک‌ها می‌کرد. 🔺 وقتی خاطرات روزهای موشکی دزفول را مرور می‌کنم، همیشه تصویر جمع شدن مردم، دور تا دور گودال عمیق موشک اسکاد در خاطرم نقش می‌بندد. 🔺 مردمی که برای کمک‌رسانی جمع شده بودند با اینکه می‌دانستند دیر یا زود موشک دیگری در همین نزدیکی‌ها خواهد نشست. 🔺 این تصویر نه تنها در ذهنم محو نشده که این بار با عطر و بوی عجین شده است. 🌋 آری! ملت امام حسین(ع) که باشی، فرقی نمی‌کند از کدام زمین، آسمانی می‌شوی. فرقی نمی‌کند با کدام باروت، باورت را نشانه روند. انفجار، دیگر نه دل آشوبت می‌کند، نه پراکنده؛ که متحدت می‌کند و پاینده. 🔹 ترکش هر انفجار، جاری‌ترت می‌کند؛ خودت را حیاتت را و باورت را ... پی‌نوشت: در تاریخ ۳۰ مهر ۶۲ سه موشک به فاصله ۱۰ دقیقه و در یک محدوده به دزفول اصابت می کند.(اولی در مسجد جامع و دو مورد در بازار کهنه) استدلال ارتش بعث این بود که مردم برای کمک‌رسانی در محل اصابت موشک جمع می‌شوند؛ در‌حالی‌که در آن زمان موشک‌ها از قابلیت نقطه‌زنی برخوردار نبودند. (نقل از استاد غلامحسین سخاوت) ✍ محمدصادق مطیع رسول از پایتخت مقاومت ایران، برای کرمان قهرمان 📌به ما در ایتا، روبیکا، سروش، بله، توئیتر، تلگرام و اینستاگرام بپیوندید👇👇 🆔https://t.me/armanekerman1