#پارت58
🦋پر از خالی🦋
بدون اینکه نگاهش کنم گفتم
دارم در میارم.
لیستم را وارسی کرد و گفت
اینهایی که نوشتی دوماهه باشگاه نیومدن
اره اول مینویسم بعد میدم بهت که .....
صدایش را کمی بالا برد و گفت
خنگی مگه؟ اخرین ورودیشون به باشگاه و چک کن . مگه دیوونه ایی یه بار بنویسی بعد بشینی چک کنی
اخه داداش اونطوری قاطی میکنم
قاطی میکنی چون احمقی
از توهین او کفری شدم و گفتم
میشه تو کار من دخالت نکنی؟ از من لیست بیمه میخوای منم تا ظهر بهت میدم.
چهره اش را در هم کشیدو گفت
الان من علاوه بر اینکه برادر بزرگترتم صاحب کارت هم هستم تو......
کلامش را بریدم و گفتم
صاحب کار جان، مگه لیست نمیخوای برو بشین سرجات برات میارم.
اینجوری که تو داری مینویسی تا سال دیگه هم تموم نمیشه
الان تو ناراحت چی هستی؟ چند وقته بیمه نداشتی تا ظهر نمیتونی صبر کنی؟ یا دوست داری همه از مسیری که تو میگی رد شن
صدایش را بالاتر برد و گفت
تو اون کاری و میکنی که من میگم . از مسیری رد میشی که من میگم
سرم را پایین انداختم و گفتم
برو ارش داری اذیتم میکنی
کاغذم را از مقابلم مچاله برداشت و گفت
جوری لیست مینویسی که من میگم.
خودکارم را روی میز نهادم و گفتم
اصلا نمینویسم برو هر کار دلت میخواد بکن. دیگه هم اینجا نمیام. خونه موندن بهتر از تحمل کردن ادم عقده ایی مثل تو
سپس از میز فاصله گرفتم و روی صندلی نزدیک در نشستم.
عصبی و جدی گفت
بلند شو گمشو برو سر جات بشین الان همایون میاد ابروم میره، هرچند تو جلوی اون واسه من ابرو نگذاشتی
از لحن او دلم لرزید خودم را به پر رویی زدم و گفتم
نمیرم
تهدید چهره اش را پر کرد و گفت
کتی داری یه کار میکنی یه لگد بزنم پرتت کنم پشت میزها
اینقدر با اسب نشست و برخاست کردی ، رفتارت داره مثل اسب ها میشه میخوای جفتک پرت کنی ؟
جلوتر امدو با خونسردی از بازویم گرفت ، در حالیکه گوشت بازویم را میفشرد با دهان قفل شده گفت
کتک نخورده حرف گوش بده والا .....
با صدای باز شدن در فشارش را کم کرد چرخیدم و با دیدن میلاد شاکیانه گفتم
من نمیخوام اینجا باشم. منو ببر خونه
چی شده مگه؟
من نمیتونم با ارش یه جا باشم.