۲۹ (حضرت رقیه س) ای گل گلزار عشق زینت شهر دمشق رقیه جان دل ها،کرده هوای تو نشسته ایم ما در،بزم عزای تو رقیه رقیه۲ یا رقیه الحسین بر حسینی نور عین از لطف حق هستی،تو فاطمی سیرت کودک ولی هستی،تو حامی عترت رقیه رقیه۲ ای گل باغ ولا دختر خون خدا چون آل پیغمبر،بودی تو در غربت بودی به دشت خون،در رنج و در محنت رقیه رقیه۲ دیده ای در کربلا رنج و داغ و ابتلا غرق به خون دیدی،برادرت اکبر به دست بابایت،در خون علی اصغر رقیه رقیه۲ دیده ای در شهر شام غم به جای احترام کنار عمه شد،بزم شراب جایت دیدی یزید می زد،بر لب بابایت رقیه رقیه۲ شد خرابه جای تو روی خاک مأوای تو در گوشه ی ویران،تو دیده تر بودی همناله با زینب،یاد پدر بودی رقیه رقیه۲ در خرابه بی رمق دیدی وارد شد طبق تو در طبق دیدی،پر خون سر بابا گشتی در آن لحظه،هم ناله با زهرا رقیه رقیه۲ زین الم خون شد دلت زد شرر بر حاصلت کنار سر کردی،با پدرت نجوا من خسته ام با خود،مرا ببر بابا رقیه رقیه۲ از نفس افتاده ای جان به جانان داده ای تو رفتی و آمد،جان همه بر لب اهل حرم نالان،گریان تو زینب رقیه رقیه۲ @nohe_sonnati