زمستان... در زمستان، بهار یخ زده است غیرتِ روزگار یخ زده است قطره‌ای از عمل، اگر هم بود در هجومِ شعار یخ زده است حرف از انسانیت نزن، آن‌هم در شبی مرگ‌بار یخ زده است پنجره غصه‌دارِ دردی نیست پیش چشمش بخار یخ زده است در غریبی و غربتِ غزه کودکی بی‌قرار یخ زده است ..... در کنار بخاریِ گرمش.. شاعری شرمسار یخ زده است @asharahmadrafiei