هنگامی که امام حسین(ع) قصد خروج از مکه را داشت ، برای یارانش سخنرانی کرد و بعد از حمد و سپاس خداوند فرمود: همه ستایش ها از آن خداست ، آنچه او خواهد، خواهد شد و جزء به او ، هیچ توانی نیست، مرگ همچون گردن بند دختران، آویزه گلوی بنی آدم است و من، چونان اشتیاق یعقوب به یوسف، مشتاق دیدار گذشتگان خویشم! به راستی که مرا قتلگاهی است که آن را ملاقات می کنم و گویا به بند هایم می نگرم که درندگان در بیابان ها ، آنها را از هم می گسلند و شکم های خود را از آن می آکنند، از آنچه با قلم تقدیر الهی رقم خورده، گریزی نیست، خوشنودی خدا، خوشنودی ما خاندان پیامبر است، بر بلای او شکیباییم که او، پاداش کامل صابران را به ما عطا کند، ذریه رسول خدا(ص) از او جدا نخواهد شد ، آنان در حریم قدس کبریایی، نزد او گرد آیند، چشم او به دیدارشان روشن شود و وعده خدا را در حقشان وفا کند، هر کس خون خویش را در راه ما بدهد، خود را آماده دیدار خدا کرده است، با ما رهسپار شودکه من به خواست خدا فردا حرکت می کنم. تیسیر المطالب ص۱۹۹ مثیرالاحزان ص۴۱ کشف الغمه ج۲ص۲۹ الملهوف ص۲۶ @ashoora_61