#مشاوره
#پرسش_و_پاسخ
#ماه_رمضان
شماره 🔟
🔳وفات حضرت خدیجه کبری تسلیت🔳
❓سوال
#فوت_همسر
سلام، شوهرخواهر من سه ماه پیش فوت کردن، خواهرم و دوتا پسر هشت و ده سالش هنوز هم با این قضیه کنار نیومدن، دیروز تولد خواهرزادم بود، کیک گرفتیم، رفتیم خونشون، کلی گریه کرد که من بابام مرده، شما چرا جشن گرفتید.موندیم چکار کنیم که بتونن شرایط رو بپذیرن؟
✍پاسخ
سلام، خدمت شما تسلیت عرض میکنم. فوت نزدیکان به خصوص همسر، بسیار سخت است؛ سوگواری کردن برای عزیز سفرکرده، اگرچه جای خالی او را پر نمیکند اما مرحمی بر قلبهای شکسته است؛ و معمولاً در حدود شش ماه، فراز و نشیب هایی را طی میکند تا به مرحله پذیرش و سازگاری با واقعیت برسد: به هر مرحله توجه کنید و فعالیتهای گفته شده را انجام دهید و در صورت لزوم از مشاور متخصص کمک بگیرید:
1⃣ مرحله شوک، انکار و عدم باور مرگ: انگار که کابوس میبیند؛ همدلی کردن؛ تسلیت گفتن، فامیل را کنار خود داشتن، عزاداری، سرقبر رفتن، همه این مواردی که معمولاً در عرف ما انجام میگیرد، کمک میکند که این مرحله را طی کند.
2⃣ شکایت کردن از تقدیر و از همه چیز: اگر در مرحله قبل، همدلی و حمایت عاطفی و اجتماعی به خوبی صورت گیرد، معمولاً این مرحله را راحت سپری خواهد کرد: آگاهی بخشی های خصوصی یا به صورت عمومی در مجالس عزاداری، نسبت به حقیقت دنیا و بلایای آن و بیان مصادیق، خصوصاً از انسانهای الهی، پذیرش تقدیر را آسانتر میکند.
3⃣تلاش کردن: شخص عزادار در آن لحظه حاضر است تمام زندگیاش را بدهد تا عزیزش برگردد: کمک کنید که خیرات انجام دهد. او را با راههای شادکردن اموات آشنا کنید؛ به خصوص برای بچهها لازم است با زبان کودکانه تبیین شود. در اینصورت به جای گریه، سعی میکند کاری انجام دهد که برای عزیزش سودمند است.
4⃣ احساس گناه و عذاب وجدان: ممکن است قبلاً رنجشی برای میٓت ایجاد کرده و الان به یادش میافتد ویا شخص فکر میکند که میتوانست جلوی مرگ را بگیرد و چرا کاری برای او انجام ندادم؛ به همین دلیل به خودش بدوبیراه میگوید یا از هر نوع راحتی و شادی اجتناب میکند مثل ماجرای تولدی که گفتید؛ اجازه دهید حرف بزند و از احساسش بگوید؛ بدون نصیحت کردن فکر درست را منتقل کنید؛ مثلاً خواهرتان ممکن است فکر کند اگر بیمارستان دیگر میبردیم اینطور نمیشد یا بچهها در فکرشان باشد که چرا بابا رو در قبر گذاشتیم؟ از صحبت کردن نترسید.
5⃣غمگینی و افسردگی: معمولاً در شادیها شرکت نمیکند یا بیروح گوشهای مینشیند؛ تمایلی به لباس زیبا پوشیدن ندارد؛ اگر مشکل زیاد باشد، لازم است از متخصص کمک بگیرید و الا با همدلی و همدردی، این مرحله نیز طی میشود؛ برنامه دیدار با فامیل و دوست بچینید و زیاد فرصت تنها ماندن ندهید؛ ذکر مصائب اهلبیت علیهمالسلام در این مرحله بسیار کمک کننده است؛ توصیه کنید در روضه های مجالس و هیئت ها شرکت کنند، نه در خلوت و تنهایی.
6⃣ترس از آینده: ممکن است نگران این باشند که بالاخره همه خواهند رفت و آنها تنها میمانند و حتی در مورد مسائل مالی و اجتماعی نگرانی هایی داشته باشند؛ لازم است در کنارشان باشید و خیالشان را راحت کنید. و در مورد آینده صحبت کرده و ایدههایی را مطرح کنید.
7⃣ پذیرش واقعیت؛البته مقصود این نیست که دیگر نباید به یاد او بیافتند یا گریه کنند بلکه به معنای پذیرش جریان داشتن زندگی است؛ ثبتنام در کلاسهای فوقالعاده یا ورزشی که سابق انجام میدادند؛ رفتن به مسافرت یا مهمانی و...
نکته پایانی: ممکن است در مورد هر چیزی یا هر مکانی، مشاهده کنید که خاطرهای تعریف کرده و به یاد عزیزشان میافتند: اشکالی ندارد؛ مقاومت و نصیحت نکنید؛ نادیده نگیرید و اجازه دهید که به خاطر بیاورند؛ پیامبر اکرم در مورد عزاداری فرمودند:«هر چه از دل و چشم باشد (یعنی سوز و اشک)، از جانب خدا و رحمت است، و آنچه از دست و زبان باشد (یعنی آسیب زدن به خود و سخنان غیر خداپسندانه گفتن)، از شیطان است» احساساتشان را بپذیرید و همدلی کنید، مصادیق همدرد بیاورید اما نسبت به افکار و رفتار آسیبزا، آگاهی بخشی و مواجهه داشته باشید.
🔶 مرکز مشاوره آموزش و پرورش استان گیلان