سامانه وفاق در دسترس نیست. هر دفعه که تصمیم می‌گیرم با دولتمردها وفاق کنم برق‌ها قطع می‌شود و سامانه خراب می‌شود و من مجبور می‌شوم به جای وفاق، از اعماق وجودم فحش بدهم به مسئولی که شاید تا حالا وسط حمام برق خانه‌اش قطع نشده و شامپو توی چشمش گیر نکرده و از سرما به خودش نلرزیده است. زمستان‌ها که برق‌ها می‌رود من مجبور می‌شوم غلظت فحش‌هایم را دوبل کنم و حتی سر و تهِ تکنولوژی را هم سیفون‌باران کنم که قبل‌ها سیستم گرمایش خانه‌هامان به برق وصل نبود و اگر برق می‌رفت حداقل خانه گرم بود، آب حمام گرم بود و توی تاریکی؛ هرچند در کنار موجودات دیگر، ولی خب به هر حال می‌توانستی حمام کنی و خیلی هم کسی را فحش ندهی. اما حالا تکنولوژی‌، رفاه‌هایمان را درهم ادغام کرده است؛ برق خانه که می‌رود پکیج و گرمایشِ خانه هم دیگر پنچر می‌شود و خانه می‌شود خانه‌ی ارواح جن‌زده که باید بروی چند دست پتوی گلبافت دورت بپیچی و اگر حمام هم که باشی، باش تا صبحِ دولتِ وفاقت بدمد. خلاصه که خواستم بگویم ما هم اهل وفاق‌ایم؛ لیکن برق‌ها در کنار قیمت‌ها، تصمیم‌ها، حرف‌ها و فاصله‌شان با عمل‌ها نمی‌گذارند خوش‌بین باشیم به دولتی که با شعار نهج‌البلاغه سر کار آمد و حالا ملت را با داش مشدی‌بازی‌هایش سر کار گذاشته است. ملتی که تا چند ماه پیش رئیس‌جمهوری داشت که پایش روی خرخره‌ی زیردستانش بود و جمعه‌هایش را برای روشن کردن چراغ خانه‌ی مردم دود می‌کرد؛ که مباد رعیتی در روستایی دورافتاده هم به جمهوری اسلامی فحش بدهد. همان رئیس‌جمهوری که این دولتمردهای کنونی برای تک‌تک نفس‌هایش کمین کرده بودند تا بگویند دولت علیلی است؛ و حالا معلولیتِ مدیریتی را در وجب به وجب انجام مسئولیتِ "کارشناسان‌شان" از قیمت‌های سکه و دلار و اقلام گرفته تا مدیریت برق و بنزین و یارانه و ناترازی‌ها و تسهیلات بانکی و... به عینه داریم لمس می‌کنیم. ◇◇◇ ✍ [ @asraneh313 ]