🕊
#شهد_عشق
😁 شوخی شهدایی
درعملیات بیتالمقدس، دو « احمد» داشتیم که فرمانده بودند و صدای آنها از شبکههای بیسیم مرتب شنیده میشد.«احمد متوسلیان» فرمانده لشگر محمد رسولالله و«احمد کاظمی» فرمانده لشکر نجف اشرف. در تماسهای بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماندههان و رزمندگان از لهجههای آنها متوجه می شدند که این «احمد» کدام «احمد» است. اما جالبتر زمانی بود که دو «احمد» با هم کار داشتند. در مرحلهی دوم عملیات که بچههای لشگرمحمد رسول الله در دژ شمالی خرمشهر با لشگر۱۰ زرهی عراق درگیری سختی داشتند وکارشان به اسیر دادن واسیر گرفتن هم کشیده شده و احمد متوسلیان با بدنی مجروح عملیات را هدایت میکرد، احمد کاظمی با احمد متوسلیان اینگونه تماس میگرفت: احمَد احمَد ،احمَد احمِد، احمَد احمِد.
او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجهی تهرانی میگفت اما اسم خودش را با لهجهی نجف آبادی، مخصوصا مقداری هم غلیظتر بیان میکرد، به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایهی خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بیسیم میشنیدند فراهم میکرد. یادشان بخیر:
احمَد احمَد، احمَد احمِد، احمَد احمِد
🔷🔸💠🔸🔷
@astanehmehr | «آستانِ مهر»