کجاست خانه ی یار و کجاست دلدارم
به زلف و موی تو من همچنان گرفتارم
غریب بودم و اکنون غریب تر گشتم
گمان مکن که من از عشق دست بردارم
تمام شهر ،مرا سنگ میزنند اما
ز زخم خورده و بنشسته سخت بیزارم
کنون که قلب مرا بی حساب دزدیدی
به جرم عاشقی وعشق پس نیازارم
#علی_احمدپور
#نقد