⬆️ ادامه‌ی مطلب صفحه‌ی قبل (۲) 🔹 ... حضرت اساسنامه‌ی خروجش از محوطه‌ی ها و ها را در این فرمایشات بیان کرده. یک کسی به حضرت علیه‌السلام عرض کرد شما روی چه مبانی و پایه‌هایی زندگی می‌کنید؟ که حضرت در جواب فرمودند که بر چهار پایه. اول این‌که دیدم کسی مرا انجام نمی‌دهد؛ بنا گذاشتم که خودم کار خودم را بکنم. دوم این که «علمت أن الله مُطَلِّعٌ علیَّ فاستحییتُ»؛ [ دانستم که خدای متعال مطلِع است بر من، پس حیا کردم.] دیگر این‌که دانستم که آخر کارم است «فاستعددتُ»؛ [ ... پس آماده شدم.] و دیگری این‌که «علمت أن رزقی لایأکله غیری فاطمأننتُ»؛ [ دانستم که رزق مرا دیگری نمی‌خورد، پس اطمینان پیدا کردم.]¹ باید هر یک برای زندگی خودش و اش و کسانی که از او حرف‌شنوی دارند، در ذهنش و در دفترش داشته باشد و آن را در تابلوی محل کارش و در جایگاه و استراحتش نصب کند، تا نشان دهد که این چه کاره است؟ معنای خودش را نشان بدهد. همان‌طوری‌که این تابلوها نشان می‌دهد که مثلاً این‌جا لوازم خانگی می‌فروشند. این‌جا قطعات ماشین، فروش می‌رود، انسان هم باید در محل‌هایی که هست، بالای سرش، این طرف و آن طرفش، این اشارات در مورد این مسائل همیشه چشم‌زد و گوش‌زد باشد، برای خودش و برای اطرافیانش. این‌ها به منزله‌ی مبارزه‌ی با است. چون اصلی‌ترین ماده‌ی مخدر، خود دنیاست. داشتن و عشق به دنیا داشتن بزرگترین ماده‌ی مخدر است. برای مبارزه با این مواد مخدر باید این ها را کرد. و حضرت این فکرها را در این بیانات‌شان نشان داده. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [ ج ۷۸ ص ۲۲۸] بیماری فرزندان و برای من بیاورد! کتاب خون دلی که لعل شد ص۱۵۹ 🌿 ╭┅────➖────┅╮ 🆔 @avaymarefat 🍃🌸 ╰┅────➖────┅╯