eitaa logo
آوای معرفت
365 دنبال‌کننده
937 عکس
676 ویدیو
250 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 درک معنای بندگی با مشاهده‌ی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 🔺 این‌ها همه شب است؛ علیه‌السلام می‌فرماید: «اُثنی علی ‌الله أحسن الثّناء»؛ من آن‌طوری‌که از آن بهتر نشود و هم نتوانند خدا را بشناسند و را بکنند، من الآن آن‌جور خدا را می‌کنم. این است. معجزه‌ی است. معجزه‌ی است. منتهی چنین چیزی بحث نمی‌شود که با گفتارش معجزه کرد. یعنی جدّش را شرح کرد؛ «سَنُلقی علیک قولاً ثقیلاً»؛ ( :۵)، را کرد. یعنی من در حضور شما حاضران که می‌بینید در چه وضعی از قرار دارم، بالاترین تشکری را که فرشتگان بهشتی - که اصلاً به فکرشان رنجی نرسیده - اگر از خدا بکنند، من فوق آن خدا را شکر می‌کنم!. این است که شب عاشورا ملائکه متحیّر شدند که یعنی چه؟! ما نمی‌دانستیم! وقتی خدا فرمود: «اسجدوا لآدم»؛ ( :۳۴) نمی‌دانستیم یعنی چه؟ مگر کیست؟! مجسمه‌ی و که تلخیصش و است، با این بیان تفسیر شد. این است که بعضی از شارحین* بزرگوار می‌گویند: "أبا عبدالله" معنی دارد. تنها یک کُنْیه نیست که در برای هر کسی که یک فرزندی داشته باشد به اسم آن فرزند او را صدا می‌زنند. مثل ابوالحسن، ابوالقاسم، پدرقاسم، پدر حسن. بلکه "أبا عبدالله" یک معنایی دارد. یعنی اصلاً بشریت نمی‌دانست که خدا یعنی چه؟ اما اباعبدالله آن را تفسیر کرد: که ای مردم! همان‌طور که شما از درخت سیب و گلابی در بهترین نقاط جهان و خوش آب و هواترین جای جهان، از درخت‌های خدا بچینید؛ من همان‌گونه از نیزه و تیری که پرتاب می‌شود و به بدنم می‌خورد؛ همان را می‌چینم و شکرخدا را می‌کنم!. تیر که پرتاب می‌شود من به بدنم که می‌خورد همان را می‌برم که شما از یک سیب و گلابی می‌برید!.... *[  اثر مرحوم میرزا  ؛ (۱۲۷۳-۱۳۱۷ق)] ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
⬆️ ادامه‌ی مطلب صفحه‌ی قبل (۲) 🔹 ... حضرت اساسنامه‌ی خروجش از محوطه‌ی ها و ها را در این فرمایشات بیان کرده. یک کسی به حضرت علیه‌السلام عرض کرد شما روی چه مبانی و پایه‌هایی زندگی می‌کنید؟ که حضرت در جواب فرمودند که بر چهار پایه. اول این‌که دیدم کسی مرا انجام نمی‌دهد؛ بنا گذاشتم که خودم کار خودم را بکنم. دوم این که «علمت أن الله مُطَلِّعٌ علیَّ فاستحییتُ»؛ [ دانستم که خدای متعال مطلِع است بر من، پس حیا کردم.] دیگر این‌که دانستم که آخر کارم است «فاستعددتُ»؛ [ ... پس آماده شدم.] و دیگری این‌که «علمت أن رزقی لایأکله غیری فاطمأننتُ»؛ [ دانستم که رزق مرا دیگری نمی‌خورد، پس اطمینان پیدا کردم.]¹ باید هر یک برای زندگی خودش و اش و کسانی که از او حرف‌شنوی دارند، در ذهنش و در دفترش داشته باشد و آن را در تابلوی محل کارش و در جایگاه و استراحتش نصب کند، تا نشان دهد که این چه کاره است؟ معنای خودش را نشان بدهد. همان‌طوری‌که این تابلوها نشان می‌دهد که مثلاً این‌جا لوازم خانگی می‌فروشند. این‌جا قطعات ماشین، فروش می‌رود، انسان هم باید در محل‌هایی که هست، بالای سرش، این طرف و آن طرفش، این اشارات در مورد این مسائل همیشه چشم‌زد و گوش‌زد باشد، برای خودش و برای اطرافیانش. این‌ها به منزله‌ی مبارزه‌ی با است. چون اصلی‌ترین ماده‌ی مخدر، خود دنیاست. داشتن و عشق به دنیا داشتن بزرگترین ماده‌ی مخدر است. برای مبارزه با این مواد مخدر باید این ها را کرد. و حضرت این فکرها را در این بیانات‌شان نشان داده. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [ ج ۷۸ ص ۲۲۸] بیماری فرزندان و برای من بیاورد! کتاب خون دلی که لعل شد ص۱۵۹ 🌿 ╭┅────➖────┅╮ 🆔 @avaymarefat 🍃🌸 ╰┅────➖────┅╯