❇ تفســــــیر * بعد از آن به دومین نکته یعنى بیان این حقیقت مى پردازد که اگر آنها بازگشت انسان را به زندگى جدید محال مى شمرند، باید بدانند قدرت خداوند برتر و بالاتر از اینها است. هنگامى که ما چیزى را اراده کنیم فقط به آن مى گوئیم موجود باش! آن نیز بلافاصله موجود مى شود (إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْء إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ). با چنین قدرت کامله اى که تنها فرمان موجود باش، براى وجود هر چیز کافى است، دیگر چه جاى شک و تردید در قدرت خدا بر بازگشت مردگان به زندگى باقى مى ماند؟ شاید نیاز به توضیح نداشته باشد که تعبیر به کُنْ (موجود باش) نیز به اصطلاح از ضیق بیان و عدم گنجایش الفاظ است، و الا حتى نیاز به جمله کُنْ نیست، اراده خدا همان، و تحقق یافتن همان!. اگر بخواهیم مثال کوچک و ناقصى براى این مسأله در زندگى خود بزنیم مى توانیم آن را تشبیه به ایجاد تصورات در مغز، به مجرد اراده کنیم، آیا هنگامى که ما تصمیم مى گیریم، تصورى از یک کوه عظیم یا یک اقیانوس پهناور، یا یک باغ وسیع با اشجار فراوان و مانند اینها در مغز خود داشته باشیم هیچگونه مشکلى براى ما وجود دارد؟ و اصلاً نیاز به جمله و کلمه اى داریم؟ بلکه به محض اراده تصویر این موجودات ذهنى در افق ذهن ما نمایان مى گردد. 🌼🌼🌼 بنابراین، اراده خدا همان ایجاد افعال است لا غیر، خداوند مى گوید: موجود باش، آن هم موجود مى شود بى آن که حتى نیاز به لفظ و سخن گفتن به زبان و تصمیم گرفتن و تفکر داشته باشد و این اراده خدا همچون ذاتش غیر قابل توصیف است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۰ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh