💜🍃 سلام خسته نباشید خواهشاً خواهشاً جواب سوال منم بگید دارم دیوونه می‌شم از دست این عروسه هر روز یه جوری ما را حرص میده تو رو خدا اگه راه حلی بلدید به ما هم بگید تا من یه ذره آرامش پیدا کنم ما سال ۹۸ رفتیم خواستگاری خونواده خوبی به نظر می‌رسیدن راحتم قبول کردن ما همه جوره با ساز آنها رقصیدیم اینا عقب بسته بودن کرونا اومد قرار شد بعد از کرونا عروسی بگیرن این عروس گیر داد من می‌خوام برم سر خونه زندگی ما همه کار برای عروسی اینا کردیم الا شام دادن که موقعیت بد بود گفتیم فامیلا نمیان اینا رفتن سر خونه و زندگیش بعد از یه مدتی گیر داد به این پسره که بابای تو برا من عروسی نگرفته باید ماشینتو بزنی به اسم من پسر ما هم ماشینش را زد به اسم تا اعصابش راحت باشه بعد از اونم همش سر باانه‌های مختلف جنگ راه می‌نداخت را تو رفتی خونه بابات چرا چرا مامانت زنگ می‌زنه تا اینکه یه سال گذشت اینا خونه داشتن از اونور گیر داد که من باید بیام داخل شهر نزد خاله‌هاش پدر زنش یه خونه گرفت گفت بیاد برید اونجا بشینید مه خرج‌های خونه هم پسر ما انجام داد حتی پسرا مجبور کرد حالا که بابام خونه گرفته باید یه ماشین دیگه بگیری بزنی به اسم من پسر منم که به خاطر اینکه دعوا تو خونش نباشه این کارا کردهمش می‌گفت من باید بچه بیارم ما می‌گفتیم حالا شما با همدیگه نمی‌سازید حالا یه ذره اخلاق هم دستتون بیاد بعد بچه دارشدند حالا باز گیر داده بابات باید خونشو یدنگشا بزنه به اسم تو الان ۴ ماهه نمی‌ذاره پسرمو بیاد خونه ما نوه‌مونو ببینیم هر روزم باز جنگ می‌ندازه چی شد بابات خونه انداخت به اسمت گفتیم یکم پول بهت میدیم تا عید صبر کن میگه نه شما نمی‌تونید پول به من بدید همون خونه رو بندازید به اسم من ما هم چند جا پرسیدیم میگن اگر یه دنگ خونه بندازی به اسمش می‌تونه فردا بیاد خونه را بفروشه هم از قیمت خونه کم میشه ما هم می‌ترسیم راستش خونه ما را هم بخواد بالا بکشه چون چند بار گفته ن طلاق می‌خوام توی خوانواده‌شم طلاق رایج است نمی‌دانند اینا را از اول به ما نگفتند اگر بخوام بگم۱۰۰ صفحه بیشتر می‌شود دیگه حوصله نوشتن ندارم خواهشاً اگر می‌توانید ما را راهنمایی کنید من از استرس شب‌ها خواب ندارم کل زندگی ما را این عروس به هم ریخته الان یه پسر مجرد دارم که حرف از زن گرفتن ی‌شود می‌گوید مگر دیوانه‌ام زن بگیرم اعصاب خودم و شما را به هم بریزم به خدا دیگه بریدم التماس دعا راستی اینم یادم رفت بگم بعداً میگن چرا پسرا عروسی نمی‌کنن به خدا اینا را می‌بینن می‌ترسن عروسی کنن چرا دخترا الان اینجور اینجور به خدا دخترای من سرشون به زندگیشون گرمه وقت میشه هفته به هفته ه هم زنگم نمی‌زنیم ولی عروس ما حتماً روزی یه بار باید خونه خاله‌هاش بره چند تا خاله مجرد تو خونه داره اونا تو زندگی دخالت می‌کنند خداوند از این عروس‌ها نگذره خواهرو برادرو پدر ومادر ازدیدن پسر محروم کرده پسرا ومادرای گرامی خواهشاً خواهشاً وقتی می‌خواید عروس بگیرید خیلی تحقیق کنید راحت زیر بار این جور عروس‌ها نرید ما که ۵ ساله جیگرمونو خون کرده اصلاً آرامش ندارهم یا میگه چرا با فامیل رفت و آمد می‌کنید یا میگه چرا مادرت اینو دعوت کرده چرا اونو دعوت نکرده خدا هدایتش کند ما را هم صبر بدهد تا بتوانیم با این عروس بی‌اعصاب سر کنیم یا خدا شر شا از سر ما زودتر کم کند 👇🌻 @adminam1400