درشب آخر برایت بی قراری می‌کنم رفتی ای ماه خدا من گریه زاری می‌کنم   رفتی ای ماه خدا,یادشب وروزت بخیر بعده تو هر لحظه ای ناسازگاری می‌کنم رفتی ای ماه خدا,اصراره من بی فایده است دارم امشب بهرماندن پافشاری می‌کنم چشم و گوشم روزه دار و روزه هایم روزه نیست رفتی و من بی تو نوعی روزه خواری می‌کنم رفتی ای ماه خدا.اشکم شده جاری زغم بادو دیده توبه ها را آبیاری می‌کنم رفتی ای ماه خدا ,حال مناجاتت بجاست بعده تو هرروز وشب احساس خاری می‌کنم من فقط دوره تومی‌گردم نه عشق دیگران عاقبت برعشق شبهای توکاری می‌کنم  آرزوی دیدن حیدر مرا درسر بود روز وشب بردیدنش لحظه شماری می‌کنم یارب ازمن روزمحشرعشق حیدر رامگیر بهره دیداره علی من گریه زاری می‌کنم  می‌نشینم روزمحشر باز در سوگ حسین روزمحشر درعزایش سوگواری می‌کنم  میشوم(مجنون)اگر دنیا ی من گرددحسین در صف محشر نگر آنجاچه کاری می‌کنم  _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)