پ) انكار بابيت «امام جمعه شيراز»، پس از آنكه به ميانجيگرى برخاست و رفع عصبانيت‌ها نمود، از على محمد شيرازى دربارۀ ادعاى بابيت پرسش كرد. «نبيل زرندى» مى‌نويسد: على محمد شيرازى در پاسخ سؤال امام جمعۀ شيراز گفت: «من نه وكيل قائم موعود هستم و نه واسطۀ بين امام غائب و مردم هستم. امام جمعه گفت: كافى است». (١) و قرار گذارده شد، روز بعد، على محمد شيرازى در «مسجد وكيل». و در حضور مردم شيراز، عقيده خود را در مورد دعوائى كه به او نسبت مى‌دهند، علناً به اطلاع مردم برساند. (۲) «نبيل زرندى» تصريح مى‌كند كه: روز جمعه، على محمد شيرازى بر فراز منبر رفت و چنين گفت: «لعنت خدا بر كسى كه مرا وكيل امام غائب بداند». «لعنت خدا بر كسى كه مرا باب امام بداند.» «لعنت خدا بر كسى كه بگويد من منكر وحدانيت خدا هستم.» «لعنت خدا بر كسى كه مرا منكر نبوت حضرت رسول بداند.» «لعنت خدا بر كسى كه مرا منكر انبياى الهى بداند.» «لعنت خدا بر كسى كه مرا منكر امامت اميرالمؤمنين و ساير ائمه بداند.» (۳) 📗١) . «تخليص تاريخ نبيل زرندى»، ص١٣٨ 📗۲) . مرحوم رضا قليخان هدايت در اين مورد مى‌نويسد: «روى او را (على محمد شيرازى) سياه كرده و به مسجد وكيل بردند واو اظهار توبه و انابه كرد و برخود لعن نمود و پاى جناب فضايل مآب شيخ ابوتراب امام جماعت را بوسيده و استغفار كرد.» روضة الصفا - ناصرى ج١٠، ص٣١١ 📗۳) . «تلخيص تاريخ نبيل زرندى»، ص١۴١ 📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۷۶-۱۷۷ 🚫@bahaiyat🚫