🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۴)
🔹 به همین دلایل که گفتید رژیم پهلوی بستر مناسبی برای پیاده کردن اهداف بهائیان و رسیدن به حکومت بود؟
🔸 بله. نخستوزیر بهائی بود، تعداد زیادی از وزرا بهائی بودند. رؤسای سازمانهای بسیار مهم مثل سازمان برنامه و بودجه، اداره آمار عمومی، بانک مرکزی بهائی بودند و مژدههای کسب حکومت را میدادند. در بدنه دولت حضور داشتند، در ارتش حضور داشتند، در مجلس حضور داشتند. اما این کافی نبود و دنبال این بودند که یک حکومت به صورت رسمی به دست بیاورند.
در دوران پهلوی دوم، محمدرضا سعی داشت بهائیت را به عنوان دین به رسمیت بشناسد؛ اما به دلیل ترسی که از مراجع و جریانهای مذهبی داشت، این اتفاق نیفتاد. لذا وقتی که اینها غیررسمی بودند حتی استخدامشان در مراکز دولتی با مشکل قانونی همراه بود. بههمینخاطر به شیوههای پنهانکاری روی آوردند. اعلام نمیکردند که بهائی هستند. یا میگفتند مسلمان هستند یا جای عنوان دین را خالی میگذاشتند و از این دست اقدامها. مثلاً حتی آدم رسوایی مثل پرویز ثابتی جایی گفته پدر و مادرش مسلمانند، جای دیگری گفته بهائیاند. یا مثلاً شما ببینید پدربزرگ هویدا از نزدیکان عبدالبهاست، آن هم با اصالت یهودی که اصلاً بهائیت با همین خانوادهها تعریف میشود. یا حتی عباس میلانی که خاندانش بهائی هستند، در کتاب معمای هویدا دارد تلاش میکند بگوید هویدا مسلمان بوده، بهائی نبوده.
از همان سال ۴۳ که این آدم داشت منصوب میشد برای نخست وزیری، این بحثها مطرح بود. بنابراین یک تشکیلاتی که به دنبال کسب حکومت است ماهیتاً به آن چه باید گفت؟ مشخصاً این سازمان سیاسی است دیگر. در مباحث جامعهشناسی سیاسی از جمله در کتاب موریس دوورژه یک سرفصلی وجود دارد به عنوان سازمانهای ایدئولوژیکی که اینها در پوشش ایدئولوژی دینی و اعتقادی اهداف سیاسیشان را جلو میبرند. پس سازمان بهائیت یکی از آن سازمانهاست. سازمانی برای رسیدن به حکومت و قدرت. از قدرت اقتصادی و رسانه نیز بهره میبرد. لذا ما اگر بخواهیم تعیین ماهیت کنیم؛ میتوانیم بگوییم که بهائیت، یک سازمان سیاسی است.
#بهائیت
🚫
@bahaiyat🚫