هدایت شده از MG S
سلام علیکم در تکمیل مطلب باید بعرض برسانم. در جریان نا آرامی های مناطق کرد نشین و اقدامات خرابکارانه حزب دمکرات کردستان ایران شاخه نظامی شمال آذربایجان‌غربی، شورای تامین شهرستان خوی تصمیم می گیرد با حضور در منطقه قطور با ریش سفیدان و متنفذان و روسای ایلها و سران عشایر نشستی برگزار نموده و با گفتگو نسبت به دعوت آنان به آرامش، مصالحه نمایند. جلسه ای با حضور گسترده سران عشایر و ریش سفیدان و بزرگان منطقه در سالن اجتماعات ایستگاه راه آهن رازی (در مرز ترکیه) با مسالمت و خوبی برگزار می‌شود. و با ملاطفت و خوبی اعضای شورای تامین و نیروهای همراه محل همایش را بسوی شهر خوی ترک می نمایند. و در میانه راه و در محل پل گوگرد(یکی از پل‌های راه آهن ایران اروپا) با راه بندان و کمین اشرار مواجه می شوند. از آنجایی که فرماندهان ونیروهای نظامی و انتظامی برای کاستن از حساسیت عموما مسلح نبوده و یا اسلحه کمری به همراه داشته اند. از توان کافی برای مقابله با اشرار بر خوردار نبوده اند. در نتیجه تیراندازی و هجوم اشرار 1_سرگرد سیدحمید سیدجلالی فرمانده هنگ ژاندارمری ماکو 2_سرهنگ محمود احمدنیا مرزبان خوی 3_استوار مصطفی سلیمانزاده 4_گروهبان محبت قزلی 5_سرباز امیر ابوالقاسمی در محل به شهادت می رسند و 1_قربانعلی کوچری(فرماندار خوی) زخمی شده 2_پاسدار اصغر(عسگر) رحیمی فرمانده عملیات سپاه خوی به همراه تعداد ده یا یازده نفر از نیروهای ژاندارمری توسط اشرار گروگان گرفته می شوند. در ضمن سرگرد یوسفی فرمانده پادگان خوی(گردان 230 سوارزرهی ) به همراه پاسدار احمد محمدلو با یکدستگاه خودرو سپاه از صحنه خارج شده و به سمت قطور باز گشته وبا نیروی کمکی به صحنه بر می گردند. و پیکرهای شهدا منتقل می شود. تلاش برای رها سازی گروگانها بی نتیجه می ماند. تا پس از مدتی نیروهای ژاندارمری آزاد می‌شوند. اشرار برای آزاد نمودن فرماندار در چند مرحله اعلام رضایت می کنند ولی فرماندار خواستار رهایی تمامی گروگان ها و بخصوص شهید رحیمی بوده و بر خواسته خود اصرار می کند. در نهایت پس از نزدیک به یکصد روز اسارت و تحمل ناملایمتها و.... فرماندار و فرمانده عملیات به دستور شرور سنار مامدی و سرهنگ فراری قرنی قادری به شهادت می رسند. روحشان شاد