. دیروز که داشتم باهاتون صحبت میکردم یکی از رفقا گفته بود لطفا بیشتر از زندگی در نجف بگید حتی ساده‌ترین‌ها ، گفتم شروع کنم بهتون بگم ببینید مفید، اینجا جریان این بود که بالاخره بعد از حدود ۵ سال زندگی در نجف اولین تجربه بردن آرایشگاه آیه‌جان، هم رقم خورد، حقیقتا هم ترس داشتم هم ‌دوست نداشتم اینجا بریم(چون همیشه تنظیم میکردم چه برای خودم، چه آيه جان تو اون تقریبا دوباری‌ که هرسال میایم ایران، اینکارا‌ را برنامه‌ریزی کنیم، مگر موارد ضروری) ولی وقتی یک‌شب از عشقِ‌مو بلند‌، رسید به عشق مو قارچی 😅این شد که ، سعی کردم برم تو دل این ترس مذموم‌ و تجربه کنیم و نتیجه توکل شد این👆🏻 و یکی از احساسات جالبی که برای چندمین بار دیدم میزان عشق بعضی از عراقیون به ایرانی‌هاست، که البته ایشون که رفتیم پیششون‌ علاوه بر این عشق، خیلی هم‌ ارزش های جالبی داشت مثلا وقتی دیدند آیه‌جون، از حفظ، یک سوره را داره میخونه، وسط کار سریع رفتند براش از منزل کنار سالن، آبمیوه تگری آوردند و به عربی گفتند:‌ قرآن خوندن اجر داره، دیگه وقتی بچه باشه و از حفظ که… ❤️😍 ✍️ https://eitaa.com/joinchat/2086863050Cf26dc1069e