🌿 در ادبیات سیاسی عصر ما ، واژه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. 👈 مطرح شدن گسترده این واژه به دوران رنسانس و پس از فروپاشی کلیسا بر می گردد. ↩️چرا که قبل از آن ، حکومت بی چون و چرای سازمان مسیحیت بود و قدرت شاهان و اربابان. 🍃 لذا انسان غربی خسته از یوغ اربابان زر و زور، با این تصور که دوران استثمار و استبداد پایان یافته است، ⬅️ آغوش خود را به روی واژه آزادی باز کرد و آن را ستود. 🌱 انسان غربی که از ستم کلیسا رها می شد و می توانست 🔻 فکر کند، 🔻دانش بیاموزد 🔻و صاحب نظر شود، 🔻خود را در اوج دید و باور کرد که حالا همه کاره دنیا شده است 🔻و می تواند بدون زنجیر کلیسا ، به کشف حقایق عالم بپردازد و بر جای خدا بنشیند. 🍃 لذا به باز تعریف مفاهیم هستی شناسانه خود پرداخت و انسان را به تقلیل داد. 🍃 آنگاه غربی تازه به دوران رسیده مکتب آزادی خود را ⬅️ بر مبنای تمرکز زدایی از قدرت بنیان نهاد و حق حاکمیت همه مردم بر سرنوشت خویش را به رسمیت شناخت. 🍃 بنابراین جوامع پادشاهی و ملوک الطوایفی اروپا 👈 به جامعه مدنی تغییر شکل دادند و بر پایه های دموکراسی، قانون، احزاب و رسانه استوار شدند.👌 ادامه دارد... ✍ شهبازی به 💧بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e https://ble.ir/banooyeab