هدایت شده از منتظرالمهدی(عج)
اگرها:👇 در قرآن کریم، می‌خوانیم که وقوع بسیاری از امور، مشروط است و "اگر" دارد. اگر مؤمن باشیم و عمل صالح انجام دهیم به بهشت می‌رویم – اگر کسی کافر و مشرک گردد و مرتکب ظلم و گناه شود، به جهنم می‌رود – باز گذارده‌ی خدا (امام زمان علیه السلام) خیر است برای شما، اگر مؤمن باشید «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» و ... . بنابراین، اگر بپرسیم: «آیا اگر مردم ایمان می‌آوردند – آیا اگر مردم مسلمان، ولایت شناس و امام شناس نیز می‌شدند – آیا اگر عده‌ی بسیاری از مسلمانان مکه و مدینه که امام علیه السلام و یزید لعنة الله علیه را خوب می‌شناختند، امام را همراهی می‌کردند – آیا اگر خواص کوفه خیانت نمی‌کردند – آیا اگر عوام شامی و کوفی، کمی شعور و مردانگی به خرج می‌دادند و ...، این اتفاق رخ می‌داد یا رخ نمی‌داد؟ پاسخ این است که رخ نمی‌داد، چرا که علل، اسباب و مقدراتش فراهم نشده بوده که قضایش حتمی گردد. با اخبار و پیشگویی نیز منافات ندارد، چرا که در این صورت این پیشگویی گفته نمی‌شد و چیز دیگری گفته می‌شود، مانند اخبار ظهور و پس از آن. پس، شناخت‌ها، بصیرت‌ها، اراده‌ها، عزم‌ها، مواضع و عملکردها، همه در تقریر سرنوشت‌های فردی یا اجتماعی، اثر مستقیم دارند و می‌توان گفت: «اگر چنان نمی‌شد، چنین نیز نمی‌شد»! یزیدیان لعنة الله علیهم اجمعین: اگر خط سؤالات و شبهات از چند قرن پیش تا کنون را مطالعه نمایید، می‌بینید که شکل و جمله‌بندی و چگونگی طرح موضوع متفاوت است، اما همه یک خط را دنبال می‌کنند که آن هم "توجیه و تطهیر یزیدیان و جبری نشان دادن حادث می‌باشد". ●- البته این "توجیه و تطهیر" یزید و یزیدیان در آن زمان، که برای توجیه جنایات و تطهیر یزیدیان این زمان طرح می‌شود، ترفند جدیدی نیست، بلکه خطی بسیار قدیمی است که از گذشته‌های دور امتداد داشته است! چنان که بت‌پرستان می‌گفتند: «آن خدای بزرگ که الله است، بت‌پرستی ما را می‌بیند و عذاب نمی‌کند؛ پس معلوم است که اشکالی ندارد و او نیز قبول دارد»! لابد در ماجراهای پس از عاشورا شنیده‌اید که وقتی کاروان اسرا را وارد قصر یزید کردند و ابن زیاد ملعون، حضرت زینب علیها السلام را شناخت، ضمن بددهنی‌های فراوان، نگفت: «آیا دیدی که ما چطور برادرانت و همگان را قتل عام کردیم»، بلکه گفت: «کَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیکِ - کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟!» یعنی: این جنایات کار ما نبود، یک جبر الهی بود و ما نیز مأمور بودیم! لذا ایشان پاسخ منطقی دادند، در برابر همان کار و صُنع خدا فرمودند: «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا – من جز زیبایی، چیزی ندیدیم»؛ اما کار آنها و جنایت آنها را به شدت محکوم نمود. چرا که همه اختیاری بود. جبر و هدایت: بی‌تردید نظام تکوین جبری است. نه ما زمین، ماه و خورشید را پدید آورده‌ و باد و باران را آفریده‌ایم، و نه ما می‌توانیم مسیر آنان در فلک را تغییر دهیم و ربوبیت عالم هستی را در دست بگیریم، اما تردیدی نیست که حتی تصور "جبر" نیز با "هدایت تشریعی" منافات دارد، چرا که اگر جبر باشد و اختیاری در کار نباشد، دیگر ارسال انبیا و رسولان، دعوت به خدا و پذیرش حق و دوری و اجتناب از باطل، طاغوت، حلال و حرام، واجب و حرام، و توصیه و تأکیدهای شدید بر چنین باشید، و چنین نباشید و ... هیچ معنا، مفهوم و مصداقی نخواهد داشت، و هم چنین دستور بر گناه نکنید و اگر احیاناً مرتکب گناه شدید، استغفار و توبه نمایید نیز بی‌معنا خواهد شد و بالتبع، حشر، سؤال، حساب، پاداش و مکافات نیز موضوعیتی نخواهد داشت. پس اعتقاد به "جبر محض"، به منزله‌ی کفر و شرک و تعطیل دین خواهد بود، چنان که اعتقاد به "اختیار محض" نیز چنین است. لذا اعتقاد شیعه، طبق فرمایش امام صادق علیه السلام، بر این است که «نه جبر محض است و نه تفویض و اختیار محض، بلکه امریست بین این دو». مثل این که کسی که می‌تواند به اختیار خودش نمازش را اقامه کند و یا ترک نماید، اما نتایج هیچ کدام در اختیار خودش نمی‌باشد؛ چنان که مختار است آب بنوشد و یا زهر بنوشد، اما آثار و نتایجش جبری است و در اختیار او نمی‌باشد. عاشورا: بنابراین، طبیعی است که اگر تمامی شرایط، علل و اسباب وقوع عاشورا تغییر می‌یافت، این فاجعه نیز اتفاق نمی‌افتاد؛ اما فعلاً که چنین نشده است. پس بررسی این "اگرها" فقط برای درس و عبرت خوب است، وگرنه واقعه را تغییر نمی‌دهد. ●- امام خامنه‌ای مدظله العالی: «اگر خواص امری را که تشخیص دادند به موقع و بدون فوت وقت عمل کنند، تاریخ نجات پیدا می‌کند و دیگر حسین‌ بن‌ علی‌ها به کربلاها کشانده نمی‌شوند. اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند، فهمیدند اما با هم اختلاف کردند؛ کربلاها در تاریخ تکرار خواهد شد». (20/3/1375) 📚منبع ایکس شبهه .