🔷در تفسير مجمعالبيان و الميزان از نوع عملكرد يوسف عليه السلام اينگونه ياد مىشود: وقتى قحط سالى شروع شد؛ حضرت يوسف در سال اوّل، گندم را با طلا و نقره، در سال دوم، گندم را در مقابل جواهر و زيورآلات، در سال سوم، گندم را با چهارپايان، در سال چهارم، گندم را در مقابل بردهها، در سال پنجم، گندم را با خانهها، در سال ششم، گندم را با مزارع و در سال هفتم، گندم را با برده گرفتن خود مردم معامله نمود. وقتى سال هفتم به پايان رسيد، به پادشاه مصر گفت: همهى مردم و سرمايههايشان در اختيار من است، ولى خدا را شاهد مىگيرم و تو نيز گواه باش، كه همهى مردم را آزاد و همهى اموال آنان را برمىگردانم و كاخ و تخت و خاتم (مهر وانگشتر) ترا نيز پس مىدهم. حكومت براى من وسيلهى نجات مردمبود، نه چيز ديگر، تو با آنان به عدالت رفتار كن.
📚«1». وسائلالشيعه، ج 12، ص 146.
📚«2». تفسير نورالثقلين.
📚«3». تفسير مجمع البيان.
📚جلد 4 - صفحه 232
پادشاه با شنيدن اين سخنان، چنان خود را در برابر عظمت معنوى يوسف كوچك و حقير يافت كه يكباره زبان به ذكر گشود و گفت: «أشهد أن لاالهالااللَّه و أنّك رسوله» من هم ايمان آوردم، ولى تو بايد حاكم باشى. «إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ»
🔷در انتخاب و گزينش افراد، به معيارهاى قرآنى توجّه كنيم. علاوه بر «حفيظ و عليم» بودن، معيارهاى ديگرى در قرآن ذكر شده است، از آن جمله:
●1. ايمان. «أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ» «1»
●2. سابقه. «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» «2»
●3. هجرت. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ» «3»
●4. توان جسمى و علمى. «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» «4»
●5. اصالت خانوادگى. «ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ» «5»
●6. جهاد و مبارزه. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً» «6»
📝پیام ها🔰
🔶1- هر جا لازم باشد، بايد داوطلب مسئوليّتهاى حسّاس شد. قالَ اجْعَلْنِي ...
🔶2- نبوّت، از حكومت و سياست جدا نيست، همچنان كه ديانت، از سياست جدا نيست. «اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ»
🔶3- در به كارگيرى افراد لايق، علاقه شخصى او در نظر گرفته شود. اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ ...*
🔶4- ابتدا احراز شايستگى، سپس درخواست مسئوليّت. أَسْتَخْلِصْهُ ... اجْعَلْنِي ...*
🔶5- وقتى در كارى مهارت داريد، اعتماد به نفس داشته باشيد و خود را عرضه كنيد. «اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ»*
📖«1». سجده، 18.
📖«2». واقعه، 10- 11.
📖«3». انفال، 72.
📖«4». بقره، 247.
📖«5». مريم، 28.
📖«6». نساء، 95.
📚جلد 4 - صفحه 233
🔶6- در هر موقعيّتى كه فرد قرار دارد بايد به نظرات افراد پايينتر و مشاوران امين توجّه داشته باشد. (عزيز مصر به پيشنهاد يوسف كه گفت: «اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ»، توجّه كرد و آن را پذيرفت.)*
🔶7- تابعيّت منطقهاى، اصل نيست. يوسف مصرى نبود، ولى در حكومت مصر وارد شده و مسئوليّت گرفت. (ملّىگرايى، ممنوع) «اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ»
🔶8- به هنگام ضرورت، بيان لياقت و شايستگى خود، منافاتى با توكلّ و زهد و اخلاص ندارد. «إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ»
🔶9- از مجموعه دو وصفى كه پادشاه از يوسف عليه السلام بيان كرد؛ «مَكِينٌ، أَمِينٌ» و دو صفتى كه يوسف براى خود بيان نمود؛ «حَفِيظٌ، عَلِيمٌ» اوصاف كارگزاران شايسته به دست مىآيد: قدرت، امانت، پاسدارى و تخصص.
🔶10- در برنامهريزى ونظارت بر مصرف، بايد سهم نسل آينده حفظ و مراعات شود. «حَفِيظٌ عَلِيمٌ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔
@QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆