بعد از نان و کباب چرب موکب، استکان های چای دارچین، چربی و خستگی را یکجا شستند و یکی یکی چیده شدند توی سینی. دست بردم سمت سینی که ببرم استکان ها را بشورم که همزمان دست های زیادی روانه شد سمت سینی. من می کشیدم. آنها می کشیدند. آنها که بودند؟ همان نوجوان هایی که استکان های خانه خودشان را هم نمی شستند! من که بودم؟ همان که در بین کارهای خانه آخرین انتخابم ظرف شستن است. ! ! 🤪 دنیای یک مادر زائر نویسنده https://ble.ir/dimzan 🖊فائضه غفار حدادی 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab