بارشهای قلم من
پشت ابر غم شده پوشیده ماه چشم تو بغضِ مانده در گلو را بشکن و آزاد شو درد دلها را بسوزان با زبان واژهها دفترت را یک غزل مهمان کن و آباد شو
#مستان
@bareshe_ghalam